1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«حاکمیت می‌خواهد ژست پیروزمندانه بگیرد»

۱۳۸۸ اسفند ۲۳, یکشنبه

دادسرای عمومی و انقلاب تهران طی اطلاعیه‌ای از دستگیری اعضای یک شبکه سازمان‌یافته‌ی جنگ سایبری خبر داد. سراج‌الدین میردامادی روزنامه‌نگار مقیم فرانسه می‌گوید این اقدام هم در راستای سرکوب هرچه بیشتر رسانه‌هاست.

https://p.dw.com/p/MSfb
عکس: picture-alliance/ dpa

خبرگزاری کار ایران، ایلنا متن اطلاعیه دادسرای عمومی و انقلاب تهران در مورد دستگیری اعضای یک شبکه جنگ سایبری آمریکا در ایران را منتشر کرده است.

در این اطلاعیه از شبکه‌ای با نام «ایران پروکسی» نام برده شده که ۳۰ نفر از اعضای آن دستگیر شده‌اند. از جمله اقدامات این شبکه به ادعای دادستانی تهران موارد زیر بوده است: تخلیه بانک‌های اطلاعاتی کشور، نفوذ و خرابکاری در سایت‌های اینترنتی ایران، مبارزه با فیلترینگ در داخل کشور، ایجاد بستر امن تلفنی برای مصاحبه با رادیو فردا، رادیو زمانه و سایر رسانه‌های غربی.

دادستانی تهران همچنین مدعی شده که اعضای این شبکه با «مجموعه فعالان حقوق بشر» نیز در ارتباط بوده‌اند.

با سراج‌الدین میردامادی روزنامه‌نگار اصلاح‌طلبی که هم‌اکنون در پاریس سکونت دارد در مورد این بیانیه گفت و گو کرده‌ایم.

دویچه‌وله: آقای میردامادی، دادستانی تهران اطلاعیه‏ای منتشر کرده و در آن خبر از دستگیری اعضای شبکه‏ای به نام "ایران پراکسی" داده و اعلام کرده که کار این شبکه، تخلیه‏ی بانک‏های اطلاعاتی کشور، نفوذ در سایت‏های اینترنتی، مبارزه با فیلترینگ و… بوده است. وجود و فعالیت چنین شبکه‏ای در ایران، اساساً چقدر امکان‏پذیر است؟

سراج‌الدین میردامادی: همان‏طور که می‏دانید از همان ماه‏های اول، بحران کنونی ایران وارد فضای سایبری و رسانه‏ای شد و جنگ اصلی مخالفان و موافقان حاکمیت در بعد رسانه‏ای، به ویژه در بعد اینترنتی و سایبری جریان گرفت. حکومت برای گسترش اقتدار خود و سرکوب بیشتر، سعی می‏کرد هرچه بیشتر فضای اطلاع‏رسانی را تنگ و تنگ‏تر کند.

این روند عملا با تعطیلی روزنامه‏ها و فیلترینگ و حتی برخورد با ماهواره‏های خارجی که حاکمیت فکر می‏کرد بیشترین تاثیر را در به‏خیابان کشاندن معترضان دارد، ادامه پیدا کرد. تا این که بسیاری از روزنامه‏نگاران و وبلاگ‏نویسان یا دستگیر شدند، یا مجبور به سکوت و ترک شغل خود و یا عده‏ی زیادی از آنان نیز کشور را اجبارا ترک کردند و با فضای اختناق و امنیتی‏ شدیدی که در داخل ایران وجود داشت، دیگر عملا فعالیت خاصی امکان‏پذیر نبود.

در میان اتهامات ذکر شده که به نظر می‏رسد جز پرونده سازی و فرایند سرکوب رسانه‏ای، چیز دیگری نمی‏توان اسم آن را گذاشت، شاید مهم‏ترین کاری که این جمع انجام می‏داد، همان‏طور که از اسم جمع هم برمی‏آید، بحث فنی پروکسی است؛ یعنی گذر یا عبور و به نوعی فریب فیلترهایی که حاکمیت بر سر راه دست‏رسی کاربران به سایت‏های اینترنتی مستقل از حاکمیت گذاشته است.

این جرمی است که حاکمیت نمی‏تواند آن را تحمل کند و سعی می‏کند در راستای فیلترینگ و مبارزه با سرکوب رسانه‏ای، هرکسی که حتی به صورت فنی هم به این فرایند فیلترشکن‏ها و فریب فیلترها کمک می‏کند، او را سرکوب، بازداشت و دستگیر کند.

آیا اساساً در قوانین ایران چنین عنوان مجرمانه‏ای وجود دارد؟ یعنی کسی به عنوان این که مثلا از فیلترشکن استفاده کرده و یا حتی آن را توزیع کرده است، می‏تواند تحت تعقیب قضایی قرار بگیرد؟

آن‏چه که می‏توان به عنوان منطق کلی از آن اسم برد، این است که به‏نظر نمی‏رسد، وقتی یک فضای سانسور رسانه‏ای توسط حاکمیت اعمال می‏شود، کسانی که می‏خواهند با این سانسور رسانه‏ای که بر خلاف قانون اساسی جمهوری اسلامی هم هست، مبارزه کنند، مجرم باشند یعنی مبارزه کنندگان در بعد فنی مبارزه با سانسور، مرتکب جرمی نشده‌اند.

اما چنین برخوردی را در کنار این امر می‏توان دید که حاکمیت خودش به صورت ارگانیزه و به صورت کاملا علنی و آشکار، ارتش سایبری‏ای ایجاد می‏کند که تلاش می‏کنند سایت‏های داخل و خارج منتقد حاکمیت و نه لزوماً حتی سایت‏های برانداز را هک کنند و در واقع یک فضای راهزنی اینترنتی و سایبری را در داخل و خارج در سطح دنیا به راه می‏اندازد و بودجه‏ی آن را هم تامین می‏کند.

در حالی که در فرایند حقوق سایبری و قوانین سایبری داخل و خارج ایران، این امر جرم است و بیشتر باید با آن‏ها برخورد شود، اما به دلیل این که در راستای سرکوب رسانه‏ای حاکمیت تلقی می‏شود، آن را آزاد می‏گذارند و به آن بودجه هم می‏دهند و برعکس با کسانی که ضد سانسور عمل می‏کنند، برخورد شدید و خشن انجام می‏دهند.

اما گویا دامنه‏ای اتهامات فقط به فضای سایبری و اینترنتی محدود نمی‏شود. در اطلاعیه‏ی دادسرای عمومی، اتهامات این گروه به فعالیت حقوق بشری هم رسیده و حتی گروهی تحت عنوان "فعالان حقوق بشر" را مورد هدف قرار داده و از برخی از اعضای آن‏ها نام برده و گفته که آن‏ها هم تحت پیگرد هستند و حتی ممکن است از طریق پلیس اینترپل در خارج از کشور دستگیر شوند. این روزها گویا هر فعالیتی از طرف مخالفان، به فعالیت‏های حقوق بشری ربط داده می‏شود و جلوی آن از طرف دولت گرفته می‏شود. این به نظر شما نشان‌دهند‌ه‌ی چه چیزی است؟

بی‏تردید همین‏طور است و این نشان‏دهنده‏ی ضعف حاکمیت، علی‏رغم رجزخوانی‏های مکرر رهبری و حاکمان در داخل جمهوری اسلامی، پس از راهپیمایی مهندسی شده‏ی ۲۲ بهمن و در واقع ژست پیروز میدان گرفتن، پس از یک بحران ۸-۹ ماهه و این که مردم و به ادعای آن‏ها اکثریت جامعه از حاکمیت در برابر جریان اعتراضی حمایت می‏کنند، است.

اما برخورد با چند نفر که در فرایند ضد فیلتر و ضد سانسور در اینترنت فعالیت می‏کنند و یا برخورد با فعالان حقوق بشری، این سؤال را در برابر حاکمیت قرار می‏دهد که اگر شما حاکمیت مقتدری هستید و اکثریت مردم هم از شما حمایت می‏کنند، چگونه از یک فعالیت نرم اطلاع‏رسانی یا حقوق بشری و حمایت از چهار زندانی، این‏قدر ترس و واهمه دارید و آن‏ها را محدود می‏کنید و دستگیر می‏کنید؟

در حالی که حتی اگر این رسانه‏ها و سایت‏های اینترنتی به ادعای شما دروغ می‏گویند و تخریب می‏کنند، شما صد برابر و هزاران برابر امکان‏اش را دارید که توسط رسانه‏های خودتان؛ صدا و سیمای خودتان، سایت‏های خودتان، روزنامه‏هایی که به صورت آزادانه و با بودجه‏های میلیونی و میلیاردی دارند تامین می‏شود، با آن‏ها مقابله‏ی رسانه‏ای بکنید، چه ترسی از این افراد دارید؟ چرا آن‏ها را دستگیر می‏کنید؟ و چه ترسی از فعالان حقوق بشری دارید که از چهار زندانی حمایت می‏کنند و یا چهار خبر دستگیری را انتشار می‏دهند؟ چرا آن‏ها را با این نحوه و شکل وحشیانه سرکوب می‏کنید؟

این‏ها همه نشان‏دهنده‏ی آن است که حاکمیت علی‏رغم ادعایی که می‏کند، بعد از راهپیمایی مهندسی شده‏ی ۲۲ بهمن، دست بالا را ندارد و هم‏چنان از موضع ترس و ضعف با فعالان مدنی، فعالان اینترنتی و فعالان حقوق بشر برخورد می‏کند.

آقای میردامادی، بخش دیگری از این اطلاعیه به شناسایی دانشمندان هسته‏ای کشور اشاره کرده و گفته است این هم یکی از وظایف اعضای این شبکه‏ بوده که البته در ابتدای اطلاعیه از آن‏ فقط به عنوان یک شبکه‏ی سایبری و اینترنتی نام برده شده بود. ‏ چند وقت پیش هم شاهد ترور یک استاد فیزیک هسته‌ای دانشگاه تهران بودیم؛ بعد دستگیری افرادی که گفته می‏شود اعضای شبکه‏ی سایبری هستند و بعد ربط دادن این شبکه به شناسایی دانشمندان هسته‏ای کشور. چگونه می‌شود این موضوعات را به هم ربط داد؟

به طور کلی یک سناریوی واحد وجود دارد که دستگاه‏های متعدد و مختلف قضایی، نظامی، امنیتی و پلیسی در داخل، از آن سناریوی واحد پیروی می‏کنند. آن سناریوی واحد، دستورالعمل واحدی هم دارد و آن این که باید با جریان اعتراضی به شکل خشن و بدون تعامل و تسامح برخورد شود. در بعد رسانه‏ای هم به همین شکل است.

در بعد علمی، فنی و تکنولوژی و در ارتباط با اساتید دانشگاه و دانشمندان متخصص داخل کشور نیز آن‏چه از خارج می‏آید و تماس‏هایی که از خارج از کشور در قالب مثلا مصاحبه صورت می‏گیرد، یا کنفرانس‏هایی که آن‏ها را دعوت می‏کنند و به ویژه رفت وآمدهای به خارج از ایران، همه‏ را در یک رویکرد امنیتی- اطلاعاتی ارزیابی می‏کنند.

به طور کلی، دستگاه‏های حاکم بر اساس همان سناریوی امنیتی و اطلاعاتی که دارند، تلاش می‏کنند اندیشمندان، روزنامه‏نگاران، اهالی فرهنگ و هنر و همه‏ی کسانی را که می‏توانند به نوعی جای پایی در خارج از کشور داشته باشند؛ رفت و آمدی با خارج از کشور داشته باشند، تماسی، ای‏میلی، نامه‏ای، مقاله‏ای برای خارج از کشور بنویسند و یا بالعکس را هرچه بیشتر محدود کنند و مانع از ارتباطات علمی و فرهنگی بشوند.

در آستانه‏ی نوروز تعدادی از زندانیان سیاسی، البته با قرار وثیقه‏های سنگین آزاد شدند. به نظر می‏رسید که حاکمیت قصد دارد مقداری در این زمینه کوتاه بیاید و آوانسی به مخالفان بدهد. حتی عده‏ای گفتند ممکن است تا عید زندانی سیاسی دیگری نداشته باشیم. ولی از سوی دیگر می‏بینیم ۳۰ نفر دیگر در رابطه با این شبکه پروکسی بازداشت شده‏اند و عده‏ی دیگری هم هنوز در زندان مانده‏اند. برداشت شما چیست؟

در خصوص آزادی و یا عدم آزادی زندانیان سیاسی در آستانه‏ی نوروز، علی‏رغم این که بعضی‏ها حکم یا تحلیل کلی‏ای صادر می‏کنند و فکر می‏کنند یک قاعده‏ی کلی در رفتار دستگاه‏های قضایی در خصوص برخورد با زندانیان وجود دارد، من فکر می‏کنم نمی‏توان خیلی حکم یا تحلیل کلی‏ای را در این رابطه قائل شد.

اما می‏شود این را گفت که در آستانه‏ی سال نو، حاکمیت شاید بخواهد با همان مانورهایی که می‏دهد، نشان دهد که دست بالا را دارد و از بحران عبور کرده و با تعهدها و فشارهایی که ممکن است از زندانیان بگیرد، آن‏ها را به صورت موقت آزاد کند. یعنی یک ژست پیروزمندانه و در عین حال دست بالا و از موضع قدرتی را بگیرد و بخشی از این زندانیان را آزاد کند و از این طریق میزان محبوبیت اندکی هم برای خودش فراهم بیاورد. مضافا بر این که از آنان تعهد بگیرد که بیرون زندان مصاحبه نکنند و حرفی نزنند.

ولی به نظر می‏رسد بعد از عید بسیاری از آنان را به زندان برگرداند. خیلی از آنان شاید قبل از عید هم به زندان برگردند. به ویژه زندانیانی که مواضع محکم و تندتری را علیه رأس حکومت داشته‏اند؛ افرادی مانند آقای زیدآبادی، سحرخیز و… را چه بسا حتی آزاد هم نکنند و سخت‏گیری‏های بیشتری را با آنان اعمال کند. ولی به‏طور کلی، به رفتاری که حاکمیت با زندانیان می‏کند، نباید خوش‏بین بود.

مصاحبه‌گر: میترا شجاعی
تحریریه: بهمن مهرداد

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر