1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

اعجاب در نوشتن

۱۳۸۶ تیر ۶, چهارشنبه
https://p.dw.com/p/B3rG
مهستی شاهرخی
عکس: Mahasti Shahrokhi

مهستی شاهرخی، روزنامه‌نگار و داستان‌نویس، در سپتامبر ۱۹۵۶ در ملایر به دنیا آمده است. او تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در تهران گذرانید و در سال ۱۹۸۰ از دانشکده هنرهای زیبای تهران در رشته‌ی هنرهای تئاتری فارغ التحصیل شد. در پاییز ۱۹۸۴ به فرانسه مهاجرت کرد و در پاریس به تحصیلات خود در رشته‌ی ادبیات تطبیقی در دانشگاه سوربن ادامه داد. رمان "شالی به درازای جاده ابریشم" او که از سوی نشر باران به چاپ رسیده، با استقبال خوانندگان بسیاری روبرو شده است. "شبان نیکو"، یکی دیگر از آثار اوست که مجموعه‌ی هفت داستان را در بر می‌گیرد.

کتاب خوب نوشتن یا کتاب خوب خواندن؟ کتاب خوب؟ کتاب خواندنی؟ پیش از این زیاد می‌خواندم و می‌خواندم تا بدانم. خودم را مجبور می‌کردم که هر کتابی را که دست گرفتم، تا ته بخوانم. ولی در سالهای اخیر به خودم رحم کرده‌ام. دیگر خود را مجبور نمی‌کنم. بلکه این کتاب است که باید خواندنی باشد و مرا به دنبال خود بکشد. در نتیجه حالا فقط کتابهایی را که مرا جذب کنند و خواندنی باشند، می‌خوانم. از کتابهای سفارشی و استاندارد خوشم نمی‌آید. دنبال اندیشه‌ی خلاق و و حشی هستم، چیزی که یادم بماند و غافل‌گیرم کند. یعنی نه اینکه داستانش محیرالعقول باشد. ولی اعجاب در نوشتن... در این که چیزی ساده را طوری بنویسی که انگار پدیده‌ای حیرت انگیز است و خواننده خسته نشود.

البته که سانسور و تبلیغات پوشالی باندهای ادبی و جوسازی‌های دولتی و نیمه‌دولتی، فضای ناخوشایندی برای رشد کتاب به‌وجود آورده است و هم خواننده و هم نویسنده را دلسرد کرده است. ولی توجه داشته باشیم که این سانسور در دل آن کارناوال توخالی جوایز قرار داشت. از آن‌طرف سر نویسنده‌های مبارز را زیرآب می‌کردند و از این طرف با بوق و کرنا و نقاره جایزه می‌دادند و توهم آزادی و فرهنگ را به وجود می‌آوردند. این به این معنا نیست که نویسنده‌ی خوب نداریم و یا کار خوب منتشر نمی‌شود. بلکه داخل این جریانات شدن و خود را به دست دلالان و ناشران و محافل سپردن، در واقع همان مشروعیت بخشیدن به سانسور و خفقان است که نبایست به هیچ وجه به آن تن داد.

الان جمهوری اسلامی در سطح جهانی هم در دادن جوایز به سرسپردگان خود سهم دارد و نقش خود را ایفا می‌کند و از این زاویه، دیگر نمی‌توان به گرفتن این جوایز مفتخر بود. حتا اگر فیلمساز خوب و شناخته شده‌ای هم باشی، یواش یواش با قبول شرایط و سکوت و سپس به دنبالش دلالی برای جمهوری اسلامی به خاطر بهبود و اصلاح شرایط، تبدیل می‌شوی به سفیر ظاهرسازی و مردم فریبی و دروغگویی. من دروغگو نیستم. نه به خود و نه به دیگری و نه به شما دروغ نمی‌گویم.

کتاب خوب؟ راستش را بخواهید، خیلی وقت است که یک کتاب خوب تازه نخوانده ام. کتاب خوب، کتابی است که پس از خواندن، دلم بخواهد همیشه دم دستم باشد و هر از گاه، بخش یا تکه‌های موثرش را بخوانم. کتاب خوب خارجی و ایرانی ندارد. کتاب خوب اندازه ندارد. کتاب خوب زنانه و مردانه ندارد. کتاب خوب همه جا هست و هیچ جا نیست.

...

کتاب خوب نوشتن یا کتاب خوب خواندن؟ آیا کتاب خوب، یعنی کتاب مفت؟ کتاب مفت به این و آن دادن که اصلاً برای ما نویسندگان عادت شده. هدیه هم نیست. ولی معمولاً مفت می‌برند و مفت می‌خوانند و بعدش هم معمولاً یک مشت حرف مفت می‌زنند دیگر. ما نویسندگان هم برای این‌که خودمان را از تنگ و تا نیندازیم به خط خود، اول کتاب می‌نویسیم: "تقدیم شد به…"

کتاب خوب نوشتن یا کتاب خوب خواندن؟ راستش پر از حسرتم. پر از حسرت کتابهای خوب خوانده نشده! حسرت کتابهای خوب نوشته نشده! کتابهای به دنیا نیامده‌ی سقط شده! زندگی ما در این دوران با انبوهی از حسرت و اشتیاق می‌گذرد. ما با حسرت و شوق پیر می‌شویم و اگر در این میان چند کتاب خوب هم خوانده و هم نوشته باشیم دیگر چه باک.