1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

آموزش سیاسی

۱۳۹۰ مرداد ۱۰, دوشنبه

فرید متعلم یکی از مکاتب در کابل است. او چون پسر لایق و با ادبی است همه برایش احترام دارند و به همین سبب کفتان صنف نیز است. یکی از همصنفی های فرید، سرور نام دارد. سرور پسر شرور، نالایق و بی ادب است.

https://p.dw.com/p/11VAw
در روز انتخابات صندوق های رای فرید و سرور آماده می شود و شاگردان نیز به طور سری برای شخص مورد نظر خود رای می دهند.
در روز انتخابات صندوق های رای فرید و سرور آماده می شود و شاگردان نیز به طور سری برای شخص مورد نظر خود رای می دهند.عکس: DW

پدر سرور در گذشته از جمله جنگسالاران بود و حالا نیز با پولهای باد آورده ی دوران جنگ زندگی بسیار مرفه دارد و هنوز هم از قدرت و نفوذ زیاد برخوردار است. سرور با پشتیبانی پدر بی سواد و قدرتمندش، مانند پدر هر چه دلش می خواهد انجام می دهد و همه از وی می ترسند. معلم وقتی در صنف از تاریخ و مزایای دموکراسی صحبت می کند، همه شاگردان با علاقمندی گوش می دهند و می خواهند بدانند که دموکراسی چگونه می تواند در جامعه عملی گردد؛ زیرا حقوق افراد در آن حفظ می باشد و هیچ فردی بالاتر از قانون قدرت ندارد.

تنها سرور که نه به درس علاقه ی دارد و نه به آموزش، به سخنان معلم گوش نمی دهد و صحبتهای همصنفی هایش در مورد دموکراسی نیز برایش خسته کننده است. سرور دموکراسی را مفید نمی داند زیرا اگر سیستم دموکراسی در جامعه عملی گردد، پدر سرور دیگر قدرتی نخواهد داشت که مردم از وی هراس داشته باشند. با وجودیکه سرور همیشه باعث آزار و اذیت همصنفی هایش می گردد و در مقابل آنها با خشونت رفتار می کند تا همه تابع فرمانش باشند، اما فرید پیوسته با زبان نرم و بر اساس منطق با وی بر خورد می کند.

خالد نویسا، نویسنده برنامه "آموزش سیاسی"
خالد نویسا، نویسنده برنامه "آموزش سیاسی"عکس: DW

معلم عبدالله که انسان وارسته و دانایی است، می داند که دموکراسی چیزی نیست که از امروز به فردا عملی گردد. او می داند تا زمانیکه ذهنیت دموکراسی در میان مردم وجود نداشته باشد، عملی شدن دموکراسی نا ممکن است. معلم عبدالله نیک می داند که تا یک نسل با موازین دموکراسی بزرگ نگردد و احترام به قانون نداشته باشد، باز هم دور باطل زورمندان خواهد بود. لذا او کوشش می کند از طریق درس جوانان را با دموکراسی آشنا بسازد. معلم عبدالله در باره ی ارزش احزاب معلومات می دهد و از آزادی بیان و جامعه ی مدنی صحبت می کند. وی برای شاگردان از حقوق بشر، تفکیک قوا معلومات می دهد و با حوصله مندی در باره ی اینکه پارلمان چیست و از چه اجزایی ساخته شده و چه ارزشی دارد تشریحات می دهد.

معلم عبدالله که می خواهد شاگردان بر علاوه ی اندوختن معلومات در باره ی دموکراسی عملاً نیز آن را تجربه کنند، پیشنهاد می کند که شاگردان کفتان صنف را بر اساس انتخابات سری تعیین کنند. سرور که دموکراسی را برای موقف خود مضر می داند، کوشش می کند همصنفی هایش را با زور و خشونت طرفدار خود بسازد.

قوماندان جبار، پدر سرور که انسان بی بندوباری است و مست قدرت، به سرور مشوره می دهد که معلم عبدالله را رشوه بدهد تا وی انتخابات را به نفع سرور اعلان کند. معلم عبدالله اما پول سرور را رد می کند و کوشش می کند به او بفهماند که جامعه زمانی می تواند سالم باشد که آرای مردم، رهبریت سیاسی را انتخاب کند و نه پول و خودکامگی.

سرور از معلم به نزد پدرش شکایت می کند و قوماندان جبار تصمیم می گیرد که اینبار خودش معلم عبدالله را تهدید کند. روز دیگر که معلم عبدالله از مکتب خارج می شود، قوماندان جبار نزدش رفته و او را تهدید به مرگ می کند که وی باید پسرش سرور را کفتان صنف تعیین کند. معلم عبدالله از تهدید قوماندان جبار نمی ترسد و برایش می گوید که سرور نیز مانند هر فرد دیگر حق دارد کفتان شود ولی نه به زور، بلکه فقط از طریق انتخابات. همچنان شاگردان که از طریق درسهای معلم عبدالله به سیستم دموکراسی علاقمند شده اند زیر تاثیر تهدیدهای سرور نمی روند و رشوه هایش را نیز قبول نمی کنند و با اشتیاق زیاد برای انتخابات آمادگی می گیرند.

در روز انتخابات صندوق های رای فرید و سرور آماده می شود و شاگردان نیز به طور سری برای شخص مورد نظر خود رای می دهند. بعد از اینکه رای دادن به آخر می رسد، معلم عبدالله با یکی از شاگردان به شمارش آرا می پردازند. فرید چون رای زیاد گرفته است، برنده می شود. معلم به سرور می گوید که اگر او در شمارش آرا شک دارد، انتخابات تکرار خواهد شد، اما سرور نتیجه ی انتخابات را قبول می کند و می گوید که در جریان و نتیجه ی انتخابات هیچ شکی ندارد.

سرور بعد از پایان انتخابات با معلم عبدالله به تنهایی صحبت می کند و از اعمال ناشایسته ی خود ندامت می کشد. او به معلم عبدالله می گوید که فرید بدون رشوه و زور، برنده ی انتخابات شد، زیرا اکثریت فرید را نظر به لیاقت و اعمال نیکویش انتخاب کردند و او نیز بعد از این کوشش خواهد کرد که دیگر از زور و خشونت کار نگیرد؛ زیرا متوجه شده است که مردم کسی را می خواهند که شایسته باشد و نه زور گو.

معلم عبدالله از گفته های سرور خوشنود می شود و او را ستایش می کند.

دویچه وله / خالد نویسا

ویراستار: عاصف حسینی