1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

گرامافون؛ جعبه شيپورى «حبس صدا»

كيميا ۱۳۸۷ تیر ۲۳, یکشنبه

درست است كه گرامافون صد و يک ساله است، اما درست مثل ريش سفيدى مى‌ماند كه هميشه در صدر مجلس جاى دارد. ۶۰ ساله شدن صفحه‌هاى سى و سه دور بهانه خوبى بود تا برنامه سرنخ، ويژه جوانان، به دنبال ردپاى گرامافون برود.

https://p.dw.com/p/EbaX
عکس: PA/Chromorange

در سال ۱۸۷۷ اديسون دستگاه ضبط صدايى را اختراع كرد با نام فونوگراف كه قسمت عمده آن از غلتكى درست شده بود كه يك سوزن روى آن قرار مى‌گرفت و صداهاى ضبط شده را به علائم الكتريكى تبديل مى‌كرد. بعد از آن براى اينكه اين علائم الكتريكى قابل فهم باشند، آن‌ها دوباره به صوت تبديل مى‌شدند.

شصت سال از تولد صفحه‌های ۳۳ دور می‌گذرد
شصت سال از تولد صفحه‌های ۳۳ دور می‌گذردعکس: dpa

فونوگراف ساخت اديسون دو اشكال عمده داشت: يكى آنكه غلتك به كار رفته در آن قابل تكثير نبود و ديگر آنكه كيفيت صداى مناسبى نيز نداشت. ده سال بعد از اديسون، يعنى در سال ۱۸۸۷ اميل برلينر كه يك آلمانى– آمريكايى بود، دستگاه ضبط صدايى را به نام گرامافون در اداره ثبت اختراعات واشنگتن به ثبت رساند.

نام گرامافون برگرفته از تركيب دو لغت است: گراما كه واژه‌اى است يونانى و به معناى خط ، همراه با لغت فون به معناى صوت. تا سالها صفحه‌هايى كه براى گرامافون استفاده مى‌شدند، يعنى همان صفحه‌هاى اوليه، از جنس "شلاك" بودند. هرچند كه گرامافون از فونوگراف پيشرفته‌تر بود اما با اين حال آلفرد كين، رييس رپرتوار كمپانى قديمى دويچه ‌گرامافون كه در زمينه تهيه و توليد صفحه‌هاى موسيقى فعاليت دارد، از پروسه پيچيده ضبط صدا در آن سالها مى‌گويد: « نوازندگان اركستر مقابل يك شيپور مى‌نشستند و خواننده هم روى يك سكو مى‌ايستاد. در آن قسمتهايى كه صداى خواننده بالا مى‌رفت سكو را به عقب مى‌كشيدند و هر زمان كه صدايش را پايين مى‌آورد سكو را به سمت شيپور هل مى‌دادند! تازه علاوه بر اين‌ها همان موقع در پشت يك پرده يك تكنسين مشغول پختن موم بود!»

در سال ۱۹۰۲ انريكو كاروسو، خواننده تنور ايتاليايى، جزو اولين خواننده‌هاى سبك كلاسيك به حساب مى‌آمد كه صداى خودش را بر روی صفحه ماندگار كرد.

تولد صفحه‌هاى سى و سه دور

توماس ادیسون در کنار دستگاه دستگاه فونگراف
توماس ادیسون در کنار دستگاه دستگاه فونگرافعکس: AP

اواخر دهه ۴۰ ميلادى صفحه‌هايى از جنس پى‌ وى سى (PVC) يعنى همان صفحه‌هاى سى و سه دور معروف به بازار آمدند و همان موقع هم بلافاصله صفحه‌هاى يك كنسرت موسيقى از بتهوون و همينطور هم از فرانك سيناترا روانه بازار شدند.

صفحه هاى جديد به سرعت جاى خود را باز كردند، چرا كه مزيت اصليشان در مقايسه با صفحه‌هاى شلاك اين بود كه بر هر دو طرف، نيم ساعت گنجايش ضبط داشتند. البته اين تنها دليل برترى آن‌ها نبود. كيفيت صداى بهتر، محكم بودن و مقاومتشان در برابر خط و خش به همراه پايين بودن قيمتشان نيز آنها را از همتايان پيشينشان مجزا مى‌ساخت. حتى نوار كاست هم كه در دهه شصت ميلادى به بازار آمد، نتوانست تهديدى براى صفحه به شمار رود.

سال ۱۹۸۱، سال اوج صفحه بود. در آن سال بيشتر از يك ميليارد صفحه در سراسر دنيا به فروش رفت. اما با اين همه مثل خيلى از چيزهاى قديمى ديگر، صفحه هم ميدان رقابت را به تكنولوژى واگذار كرد. اين تكنولوژى جديد سى دى نام داشت كه انگار شكل كوچك شده‌اى از صفحه است. اما هميشه از قديم گفته‌اند كه دود از كنده بلند مى‌شود از همین رو هم هنوز هم در اين روزهايى كه همه به دنبال MP3 و DVD هستند، دى‌جى‌ها و طرفداران موسيقى كلاسيك نمى‌توانند از صفحه به خاطر كيفيت خوب و گرم صدايش دل بكنند.

فرهاد فداکار، از عتیقه‌فروشان متخصص فروش گرامافون در تهران
فرهاد فداکار، از عتیقه‌فروشان متخصص فروش گرامافون در تهرانعکس: Farhad Fadakar

سال گذشته در آلمان، صفحه شديدا روى بورس بود و نزديك به ۷۰۰ هزار تعداد از آن هم به فروش رفت.

در برنامه ويژه سرنخ درباره گرامافون، اسكندر آبادى، يكى از همكاران باتجربه بخش فارسى دويچه‌وله از تاريخچه ورود اين جعبه موسيقى به ايران مى‌گويد و فرهاد فداكار، يكى از عتيقه‌فروشان تهرانى از شدت علاقه خانم‌ها به گرامافون و كم و كيف قيمت آن در بازار خبر مى‌دهد.

مفسر طنز افتخارى برنامه سرنخ، "بايرامعلى"، نيز با نگاهى كاملا متفاوت ترانه "حمدى فيل" از سلى را مورد نقد و بررسى قرار داده است.

شنيدن اين برنامه به همراه گوشه‌هايى از آوازهاى خوانندگان محبوب و قديمى ايرانى که بر روى صفحه ضبط شده اند را از دست ندهيد.