1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

گشتاپو: چماقداران رایش سوم

۱۳۸۹ اسفند ۱۳, جمعه

وقتی از سازمان‌های سرکوبگر سخن می‌گوییم، نام گشتاپو هم به میان می‌آید. سالها پيش سريالی به نام "ارتش سری" از تلويزيون ایران پخش شد كه توجه بسياری را به نام گشتاپو جلب كرد. ببینیم که اين مفهوم چه بوده و از كجا آمده است؟

https://p.dw.com/p/R6QC
مأموران گشتاپو در برابر هیچ مقامی پاسخگو نبودند
مأموران گشتاپو در برابر هیچ مقامی پاسخگو نبودندعکس: AP

۷۵ سال پيش حكومت آلمان نازی، قانونی تصويب كرد كه بر پايه‌ی آن هر بی‌قانونی‌ای را برای پليس سياسی كشور "گشتاپو" مجاز می‌ساخت. يك مقايسه سرانگشتی نشان می‌دهد که آلمان امروز چه فاصله‌ای با چنين نهادهايی گرفته است.

گشتاپو، كوتاه‌شده‌ی عبارت geheime Staatspolizei به معنی اداره‌ی پليس مخفی حكومتی بود. اين نهاد نخست با روی كار آمدن هيتلر در سال ۱۹۳۳، از ميان برگزيدگان و درس‌خواندگان نيروهای امنيتی جمهوری وايمار آلمان، پايه‌گذاری شد و در كنار نيروهای ضربتی حزب نازی یعنی "اس اس"، به كار جاسوسی و دستگيری مخالفان حكومت ديكتاتوری نوپا دست يازيد.

گشتاپو در آغاز كار، زير نظر وزارت كشور آن زمان آلمان فعاليت می‌كرد اما هيتلر كه می‌خواست نهادی حزبی و فراقانونی برای سركوب هر مخالفی ايجاد كند، در روز ۱۰ فوريه ۱۹۳۶ يعنی ۷۵ سال پيش، قانونی از مجلس فرمايشی كشور گذراند كه بر پايه‌ی آن گشتاپو را از رعايت هرگونه قانونی معاف می‌ساخت. هيچ دادگاهی شكايت عليه اين نهاد را نمی‌پذيرفت و هيچ مقام دولتی حق دخالت در كارهای آن را نداشت. كافی بود شخصی كارت گشتاپو را داشته باشد تا اجازه دخالت در كارهای خصوصی هر شهروندی به او داده شود.

ستاد مركزی گشتاپو كه در آغاز كار تنها ۵۰ عضو داشت، رفته رفته به سازمان پرقدرتی تبديل شد كه در پايان حكومت هيتلری، بيش از ۳۰ هزار جاسوس و مقام اداری را در بر می‌گرفت.

اما اين تعداد نسبتا اندك چگونه توانسته بودند سايه‌ی سياه خود را بر سر ميليونها انسان بيگناه بيندازند كه حتا گوش دادن به راديوهای خارجي، نبردن "نام مقدس رهبر" به هنگام سلام يا مهربانی به يك كودك يهودی، می‌توانست برای آنها به بهای افتادن به زندانها و شكنجه‌گاه‌ها تمام شود؟

هیملر هزاران جوان متعصب و خشن را در سازمان مخوف خود عضو کرده بود
هیملر هزاران جوان متعصب و خشن را در سازمان مخوف خود عضو کرده بودعکس: EFE / Vidal

آگاهان تاريخی و گواهان عينی گفته و نوشته‌اند كه اين كار تنها با همكاری عده نه چندان كمی از خود مردم، امكان‌پذير بود. مردم در آن زمان بر ضد خود عمل می‌كردند و خويشاوند و همسايه و دوست و رفيق خود را لو می‌دادند.

ميلو دور شهروند اتريشی كه به خاطر كمك به نيروهای مقاومت عليه هيتلر در سال ۱۹۴۲ گرفتار گشتاپو شد، در يك گفتگوی راديويی می‌گويد كه همه را زير عنوان توقيف حفاظی می‌گرفتند:

«توی فيلم‌های امريكايی حتماً ديده‌ايد كه شاهدان يك محكمه را برای حمايت از خودشان، توقيف حفاظی می‌كنند. ولی آنها به اصطلاح از مردم دربرابر ما حمايت می‌كردند. برای بردنمان به اردوگاه‌ها حتا اردوگاه‌های مرگ، به هيچ دليل و توجيهی هم نياز نداشتند. هر كار ناروایی که ميخواستند می‌كردند. همه چیز به اراده آنها بود و ترور».

سرانجام گشتاپو

با پايان جنگ دوم جهانی و فروپاشی نازيسم، هيملر رئيس گشتاپو خود را كشت و سازمان وحشت‌بار او نيز از هم پاشيد. البته بودند افرادی از اين نهاد كه توانستند تا چندی پس از آن در پليس آلمان رسوخ كنند اما با جان گرفتن قانون و دموكراسي، پليس آلمان نيز از يك دستيار و دست‌آموز سياسی به نهادی اجرايی و امنيتی به سود مردم كشور، تبديل شد.

هانس برند گزويوس Gsevius از مقام‌های ارشد گشتاپو كه در اواخر كار به جنبش ضدفاشيستی پيوست، در دادگاه نورنبرگ در سال ۱۹۴۶ درباره كار خود و گشتاپو شهادت داد:

«اين پليسی نبود كه بر ضد خشونت، قتل يا سلب آزادی مردم، اقدام كند بلكه پليسی بود در پشتيبانی از كسانی كه مرتكب چنين تجاوزهايی می‌شدند».

امروزه محل پيشين اداره مركزی گشتاپو در برلين، به موزه "منطقه تدارك ترور" تبديل شده است. همه ساله هزاران پژوهشگر و علاقه‌مند به آموزه‌های تاريخی، از اين مركز افشای اقدامات خشونت‌بار اين نهاد پليسی سياسی ديدار می‌كنند.

نوشته: اسکندر آبادی

تحریریه: علی امینی