«ترس زنان، مانع اصلی پیشرفت آنان است»
۱۳۸۹ اسفند ۱۲, پنجشنبهبحث و جدل بیپایان بر سر طرحها و دیدگاههای کنشگران زن در بارهی پیشرفت یا عدم پیشرفت جنبش زنان و جایگاه زن در جامعهی آلمان، یکی از سنتهای دیرین این جنبش است. چندی است که رسانههای معتبر این کشور، بر سر نظریههایی بحث میکنند که سردبیر پیشین روزنامهی برلینی "تاتس"، باشا میکا، مطرح کرده است: «زنان بزدل، تنبل و راحتطلبند و از موقعیتهایی که در اختیار دارند، استفاده نمیکنند."
تسلیم بهخاطر عشق
نام کتابی که باشا میکا، دیدگاههای خود را در آن به رشتهی تحریر درآورده، نیز به همین مفاهیم برمیگردد: "جبونی زنان". او در این کتاب ۲۰۰ صفحهای ادعا میکند که زنان، داوطلبانه از امکانات خود سود نمیجویند و این امر «از همان ابتدا، مثلاً هنگامی که رابطهای عشقی با یک مرد برقرار میکنند، آغاز میشود. این زنان اغلب، به نفع خواستها و برنامههای مرد از نیازهای خود صرفنظر میکنند و به دلیل این که راه پیشرفت را برای شریک زندگی خود باز بگذارند، مثلاً مسئولیت بیشتر کارهای خانه را به عهده میگیرند. یا اگر مردی بهخاطر شغلش، به شهر دیگری نقل مکان میکند، این زن است که کار و زندگیاش را ترک میکند و به دنبال او میرود.»
باشا میکا، علت "تندادن به خواستهای مرد را "ترس از درگیر شدن و ستیزهجویی" در زنان میداند. چون این امر میتواند به "برهمخوردن آرامش و ثبات در عشق و رابطه و تأمین معیشت" آنان بیانجامد.
انتقادهای اساسی
ارائهی چنین دیدگاههایی در جامعهای که یک زن صدراعظم آن است و "جنس دوم" آن برای برآوردن آرزوی داشتن فرزند، نیازی به "جنس اول" ندارد، خالی از جسارت نیست. همین امر نیز انتقادهای شدید طرفداران و کنشگران جنبش زنان را برانگیخته است.
از جمله برخی از جناحها، ابتدا به دامنهی شمول این دیدگاهها اشاره میکنند و از این که باشا میکا در بررسیهای خود به نام "همهی زنان" سخن گفته و از "ما زنان" صحبت میکند، او را مورد انتقاد قرار میدهند. این نویسنده در پاسخ میگوید: «من هنگامیکه از نظم مردانه به عنوان یک سیستم حرف میزنم، از "ما زنان" هم صحبت میکنم. چون ما زنان، به این و آن شیوه و روش، به هر حال از این نظم پشتیبانی میکنیم. عمومیت بخشیدن به جنسیت زن در این رابطه، برای یافتن نشانههای مشترکِ رفتارِ جمعیِ فرافردی لازم است...»
بنای پژوهش
این نویسندهی ۵۷ ساله که در سال ۱۹۹۸ کتابی انتقادی نیز در بارهی فمینیست سرشناس آلمان، آلیس شوارتزر نوشته است، بنای بررسیهای خود را بر پایهی داستانها و سرنوشتهای نمونهوار زنان استوار کرده است. منقدان کتاب، از اینرو دیدگاههای او را از نظر ارزشهای آماری و در رابطه با شمار مصاحبهشوندگان زیر سوال میبرند.
او در جواب روزنامهنگاری که از او میپرسد: «برای نوشتن این کتاب با چند زن صحبت کردید؟ با سی تا؟ با صدتا؟» میگوید: «من نظرسنجی نکردم. ولی از آنجاکه پنج سال است درگیر این مسئله هستم، مطمئناً با صدها زن در محافل همگانی و جلسههای کتابخوانی بحث و گفتوگو کردهام. داستانهایی که من در کتاب آوردهام، بخش اندکی از این بررسیهاست...»
کمبود "وزن"
روی سخن باشا میکا در کتاب "جبونی زنان"، با همجنسهای تحصیلکردهی او است که بیشتر در شهرهای بزرگ زندگی میکنند و از امکان گزینش این و آن موقعیت و استفاده از آنها برخوردارند. او در این پژوهش، ولی، از تجربه و شیوهی کار و زندگی زنان ساکن شرق آلمان بهره نبرده و آنان را نیز مخاطب قرار نمیدهد.
به دید برخی، این "کمبود" به اعتبار کتاب لطمه میزند. میکا در پاسخ میگوید: «زندگی زنان آلمانی در شرق، روال دیگری دارد. من آگاهانه نخواستم آنان را به عنوان "گروهی ویژه" زیر ذرهبین قرار دهم، برای این که این زنان از نظر کمّی، وزنهای نیستند.»
کتاب "جبونی زنان"، هرچند با انتقادهای شدید مخالفان دیدگاههای باشا میکا روبرو شده، ولی بهخاطر فروش سرسامآور خود، موقعیت مالی این نویسنده را رونق بخشیده است.
FF/MDM