طرح "محله محور" یا طرح محاربسازی؟
۱۳۸۹ آبان ۱۲, چهارشنبهاز اولین ساعات روز شنبه هشتم آبان ماه طرحی با عنوان "طرح محلهمحور" در بیش از دوهزار منطقهی تهران آغاز شد. عبارت "محلهمحور" احتمالا ترجمهای است از Community Policing یا neighberhood policing که به طرحهای امنیتی با محوریت مردم اطلاق میشود.
در حقیقت این، نوعی استراتژی پلیسی است که بر اساس تعامل با مردم و جامعه استوار است و در این تعامل، مردم، پلیس را در کنترل و کاهش جرائم حمایت میکنند. این حمایت عمدتا از طریق شناسایی مجرمان، معرفی آنان به پلیس و شناساندن نقاط ضعف منطقه به پلیس صورت میگیرد.
اما آنچه که در طرح "محله محور" پلیس تهران به استناد عکسها و فیلمهای منتشرشده روی داد، هجوم شبانه به منازل مظنونان، ضرب و شتم آنان جلوی چشمان خانواده و بستگان، گرداندن آنان در حالاتی تحقیرآمیز اغلب بدون لباس و در حال کتک خوردن در مناطق و محلات بود.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ سه روز پس از آغاز این طرح در گزارشی از عملکرد نیروهای تحت امرش گفت: «بیش از ۱۰۰ نفر از اراذل و اوباش نامدار که از قبل شناسایی شده بودند دستگیر شدند و ۴۰۰ نفر دیگر نیز در طول شبهای آینده دستگیر خواهند شد».
وی گرداندن این افراد در سطح محلات را "برای عبرت دیگران" عنوان کرد و گفت این اقدام بر اساس دستور مراجع قضایی صورت گرفته است.
سعید مدنی جامعهشناس و فعال مدنی میگوید اساسا آنچه که در این چند روز در تهران اتفاق افتاده هیچ ربطی به "پلیس امنیت محله" ندارد. او میگوید: «نوع نگاه به محله و مردم محله مبتنی است بر نوع منبع اطلاعات و نه نوع مواجهه برای حفظ امنیت محله. اتفاقاً در رویکرد محله محور پلیس امنیت محله، در واقع آنچه صورت میگیرد، مواجه و برخورد با ناقضان حقوق مردم نیست، بلکه در وهلهی اول ایجاد شرایطی است که اساساً ناقضین حقوق مردم یا مجرمین نتوانند در آن فعالیت داشته باشند و یا احساس کنند که در شرایط آن محله امکان فعالیت ندارند. بنابراین اساساً کاربرد این اصطلاح برای این نوع برنامهها و فعالیتهایی که پلیس ایران دارد نادرست است».
سردار ساجدینیا فرمانده انتظامی تهران در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد که مردم از این طرح حمایت کردهاند و بسیاری از دستگیریها بر اساس گزارشهایی بوده که مردم به پلیس ۱۱۰ دادهاند.
سعید مدنی که خود در تهران زندگی میکند و از نزدیک شاهد نوع برخورد مردم با اینگونه طرحهاست در این زمینه چنین میگوید: «تجربه نشان داده که عموماً مردم چون به صورت کاملاً مکرر به عنوان منبع اطلاعات در نظر گرفته شدهاند و از آنها خواسته شده که صرفاً خبررسانی کنند، در حالی که هیچگاه نوع فعالیت متناسب با نظر و نیاز آنها انجام نشده، بنابراین حداقلی از اطلاعات داده میشده و حداقلی از همکاری با پلیس صورت میگرفته که لزوماً منجر به نتایج مفید و مثبت هم نمیشده است».
"گرداندن متهمان در محلات به منظور "عبرت گرفتن دیگران" فاز دیگری از طرح "محله محور" است.
این افراد بلافاصله پس از دستگیری و قبل از اثبات اتهاماتشان در حالاتی تحقیرآمیز در محله مسکونی خود گردانده میشوند و در این "گرداندن" به طور مداوم مورد کتک و تحقیر نیز قرار میگیرند.
سعید مدنی این رویکرد را غلط توصیف کرده و میگوید: «بسیاری از مطالعات نشان داده که لزوماً دیدن مجازات، منجر به پرهیز از جرم در مورد مجرمین نمیشود. اما از آن نکتهمهمتر این است که وقوع رفتارهای علنی خشونتآمیز، اگرچه علیه مجرمین، میتواند رفتار خشونتآمیز را در سطح عموم جامعه بازتولید کند».
تقاضای حکم محاربه برای اراذل و اوباش
فرمانده پلیس تهران در گزارش مبسوط خود از اجرای طرح "محله محور" پس از ذکر جزئیات این طرح گفت: «هماهنگیهای لازم با مجموعه قضایی صورت گرفته و حتی پیشنهاد کردهایم که برخی از این افراد باید به عنوان محارب شناخته شوند».
طبق قوانین رایج در تمامی کشورها و نیز ایران، پلیس تنها ضابط قضایی است و و ظیفهی او دستگیری متهمان و انجام تحقیقات اولیه است نه بیشتر. پیشنهاد صدور حکم برای متهم تنها پس از تشکیل دادگاه و توسط دادستان صورت میگیرد.
سعید مدنی در این باره چنین میگوید: «اساساً جرمی تحت عنوان اراذل و اوباش در کل نظام حقوقی فعلی ایران وجود ندارد و چنین جرمی پیشبینی نشده و در وهلهی دوم این که پلیس ضابط قانون است و حق ندارد اساساً حکمی صادر کند یا درخواست حکم کند. پلیس در واقع یک مجری بیطرف است، برای برخورد با مواردی که نقض قانون محسوب میشود. ولی حق ندارد نه میزان مجازات را معلوم کند و نه خودش مجازات کند».
علاوه بر این، جرم محاربه در قوانین ایران یکی از سنگینترین جرائم است که اشد مجازات برای آن اعدام است.
از سعید مدنی میپرسیم که آیا اعمال چنین مجازات سنگینی برای "اراذل و اوباش" میتواند درس عبرتی برای سایرین باشد؟ وی چنین پاسخ میدهد: «ما سیاستهای تشدید مجازات را در مورد بسیاری جرائم داشتیم و مکرراً ملاحظه کردیم که تشدید مجازات نه تنها پاسخ نمیدهد، بلکه بعد از مدتی امکان تداوم آن هم وجود نداشته و بنابراین شرایط به وضعیت عادی برگشته است. با این تفاوت که در دوران تشدید مجازات موارد بسیاری از بیعدالتی ملاحظه و گزارش شده که خود آنها آثار و عواقب سوء اجتماعی داشته است».
همزمانی "اتفاقی" طرح حذف یارانهها و طرح محله محور
طرح امنیتی شناسایی اراذل و اوباش و دستگیریهای گسترده پیرامون آن، همزمان است با اجرای مرحلهای طرح حذف یارانهها و پرداخت یارانه نقدی.
برخی از تحلیلگران سیاسی و اقتصادی معتقدند شناسایی "اراذل و اوباش" تنها بهانهای است برای هرچه پلیسیتر کردن فضای شهرهای بزرگ در آستانه اجرای طرح هدفمندی یارانهها.
این تحلیلگران معتقدند دولتیان از اعتراضات اجتماعی ناشی از بالارفتن قیمتها پس از حذف یارانهها هراس دارند و به همین دلیل به بهانههای مختلف، نیروهای امنیتی و پلیسی را در حالت آمادهباش قرار دادهاند.
سعید مدنی در این باره چنین میگوید: «پیشفرض خود سیستم دولتی و مجریان طرح حذف یارانهها این است که اجرای این طرح میتواند عواقب اجتماعی و حتی امنیتی بسیار جدی داشته باشد. اما دولت موجود تنها یک راهحل برای پاسخ به این عواقب میشناسد و آن فشار و ایجاد رعب و ایجاد فضای پلیسیـ امنیتی است که مسلما کاربرد زور برای حفظ امنیت و آرامش مردم مخصوصاً زمانی که بحث نیازهای اساسی مردم باشد، بحث مردم گرسنه باشد، بحث مردمی باشد که نسبت به نابرابری اعتراض دارند، کاملاً غیرمشروع و غیرقابل قبول است».
احمدی مقدم فرمانده کل نیروهای انتظامی ایران ماه گذشته اعلام کرده بود: «ضرباهنگ فتنه اقتصادی آغاز شده است». وزیر کشور نیز پیشتر هشدار داده بود که با مخالفان طرح هدفمندی یارانهها به طور جدی برخورد خواهد شد.
میترا شجاعی
تحریریه: فرید وحیدی