1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«توازن قوا به نفع حکومت نیست» • مصاحبه

۱۳۸۹ خرداد ۱۳, پنجشنبه

هشت حزب و تشکل اصلاح‌طلب در نامه‌ای مشترک به وزارت کشور درخواست صدور مجوز برای راهپیمایی در روز ۲۲ خرداد را کرده‌اند. این اقدام نشانگر کدام توازن قوا در عرصه سیاست ایران است؟ از روحیه مردم در این میان چه می‌توان گفت؟

https://p.dw.com/p/Ngk4
تظاهرات وسیع در تهران در روز ۲۷ خرداد ۱۳۸۸
تظاهرات ,وسیع در تهران در روز ۲۷ خرداد ۱۳۸۸عکس: AP

در نامه‌مشترکی که از سوی مجمع نمایندگان ادوار مجلس، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران، انجمن روزنامه‌نگاران زن، مجمع دانش‌آموختگان ایران اسلامی، جبهه مشارکت ایران اسلامی، حزب اراده ملت و مجمع نیروهای خط امام (ره) به وزارت کشور ارسال شده است، این احزاب برای راهپیمایی روز ۲۲ خرداد تقاضای صدور مجوز کرده‌اند.

به گزارش پارلمان نیوز، نسخه‌ای از این نامه نیز به فرمانداری تهران ارسال شده که مسئولان فرمانداری با این توضیح که تنها صدور مجوز برای مراسم‌ها و تجمعات در مکان سربسته در حوزه وظایف آن‌هاست، از قبول این درخواست خودداری کردند، اما وزارت کشور این نامه را وصول کرده است.

مصاحبه با محمدعلی توفیقی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی مقیم پاریس، عضو سابق شورای مرکزی سازمان مجاهدینن انقلاب اسلامی.

دویچه‏وله: آقای توفیقی، یک سال پس از انتخابات اعتراض‌برانگیز ریاست جمهوری، حکومت تدارک برگزاری مراسم بزرگی را همراه با بسیج نیروهای پلیس برای نماز جمعه می‏بیند. از طرف دیگر، هشت حزب و تشکل اصلاح‏طلب درخواست مجوز برای راهپیمایی کرده‏اند. شما توازن قوا را با نظر به این حرکت‏ها چگونه می‏بینید؟

محمدعلی توفیقی
محمدعلی توفیقیعکس: DW

علی توفیقی: من توازن قوا را به نفع حکومت نمی‏بینم. دلیل آن هم این است که گرچه ادعای حکومت ­−با ادبیات خاص خودشان− این است که: «ما فتنه را کنترل کرده‏ایم»، اما واقعیت‏های موجود نشان می‏دهد که جنبش سبز هم‏چنان دارای پتانسیل کافی برای حرکت و حتی ایجاد تغییر در ساختار قدرت و جامعه‏ی ایران است.

شواهدی هم که برای این ادعا وجود دارد، کنترل شدیدی است که حاکمیت برای برگزاری مراسم‏هایی به‏کار می‏بندد که تا به‏حال در سیطره‏ی خودش بوده است و مراسم‏های حکومتی به‏حساب می‏آیند، و انرژی فوق‏العاده زیادی که برای کنترل اوضاع و برای این‏که سبزها امکان اعلام حضور با هویت خود را نداشته باشند، به‏خرج می‏دهد.

از آن سو، در رهبری جنبش، در بیانیه‏هایی که آقای موسوی یا آقای کروبی صادر می‏کنند یا سخنرانی‏هایی که انجام می‏شود یا حتی همین درخواست صدور مجوز راهپیمایی توسط احزاب اصلاح‏طلب، نشانه‏ی این موضوع هست که جنبش از پتانسیل کامل برخوردار است و توازن قوا به هیچ‏وجه به نفع حکومت نیست.

چگونه است که با وجود فشار عظیمی که در حال حاضر بر احزاب وجود دارد و حتی فعالیت دو حزب "جبهه‏ی مشارکت ایران اسلامی" و "مجاهدین انقلاب اسلامی ایران" در عمل ممنوع شده است، باز شش حزب و تشکل دیگر اقدام به صدور بیانیه‏ی مشترک با این دو حزب کرد‏ه‏اند؟

فعالیت حزبی گرچه به‏هرحال نیازمند دریافت مجوز و مسائلی از این دست است، اما حقی است که مردم و تشکل‏ها برای خود قائل‌اند و مادامی که انگیزه‏ها وجود داشته باشد، نمی‏توان جلوی آن‏ را گرفت.

بر فرض مثال، کمیسیون ماده‏ی ۱۰ گرچه از اختیار انحلال احزاب برخوردار نیست، اما این کمیسیون هم فقط نامه‏ای برای حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نوشته و گفته است که پروانه‏ی فعالیت آن‏ها توقیف است. تلقی این دو حزب هم به‏هیچ‏وجه ممنوعیت و انحلال نبوده و به فعالیت خودشان ادامه داده‏اند.

اساساً در ساختاری مانند ساختار قدرت ایران، فعالیت‏های حزبی در موضوعاتی مانند صدور بیانیه، دعوت به تجمعات، راهپیمایی‏ها و فصل انتخابات و… بیشتر خود را نشان می‏دهد و نمی‏توان آن را با فعالیت‏ها و ساختار حزبی در کشورهای توسعه‏یافته مقایسه کرد.

به‏نظر من، آن‏چه باعث شده این احزاب، علی‏رغم فشار شدیدی که حکومت بر علیه آن‏ها دارد به‏کار می‏برد، هم‏چنان به فعالیت خودشان ادامه بدهند و درخواست صدور مجوز و راهپیمایی داشته باشند، اعتقادی است که به اصلاح وضع موجود و انحراف انقلاب از آرمان‏های اولیه‏اش برای آن‏ها ایجاد کرده و در جهت این اصلاح می‏خواهند تلاش کنند.

درخواست مجوز آنان تا چه حد جنبه‏ی تبلیغاتی دارد؟

جنبه‏ی تبلیغاتی که به هیچ‏وجه ندارد؛ بیشتر برای برگزاری یک راهپیمایی است. اصل ۲۷ قانون اساسی، برگزاری راهپیمایی و تجمعات را آزاد دانسته و حق مردم محسوب کرده است. البته فقط یک شرط دارد که به صورت غیرمسلحانه باشد.

این احزاب هم بر اساس حقی که از قانون اساسی به‏دست آورده‏اند، درخواستی داده‏اند. اما واقعیت این است که حکومت در طول یک سال گذشته هرگز این مجوز را صادر نکرده است. بارها آقای موسوی و رهبران دیگر جنبش و احزاب درخواست کرده‏اند که فرصتی برای اعلام اعتراض مسالمت‏آمیز مردم ایجاد شود که متأسفانه این فرصت تا این لحظه داده نشده است.

من این درخواست احزاب را کاملاً جدی می‏دانم و همین سطح از فعالیت حزبی هم با توجه به ماهیت استبدادی ولایت فقیه، کاملاً نشان‏دهنده‏ی رشد و بلوغ احزاب ما در کشور به‏حساب می‏آید.

منظور من هم از این سؤال همین بود که تا چه حد می‏توان انتظار پاسخ مثبت به آن را داشت؟

با توجه به تجربه‏ای که داریم و موضع‏گیری‏هایی که مثلاً استاندار تهران داشت یا تهدیدات نیروی انتظامی که به‏طور صریح اعلام کرد با هر نوع تجمعی برخورد می‏کند، به نظر می‌رسد نمی‏خواهند به این درخواست پاسخ مثبتی بدهند.

از آن سو، برای برگزاری مراسم سالگرد درگذشت بنیان‏گذار جمهوری اسلامی تمهیدات بی‏سابقه‏ای درجریان است و می‏خواهند پنج یا به تعبیری دو میلیون افراد وابسته به خود از نیروهای نظامی، انتظامی، بسیج و غیره برای این مراسم به تهران بیاورند و گفته‏ها حکایت از آن دارد که نمی‏خواهند این نیروها را تا ۲۲ خرداد یا تا روزی که درخواست مجوز برای راهپیمایی هست و احتمال می‏دهند ممکن است راهپیمایی‏ای برگزار شود، برگردانند. همه‏ی این شواهد و این که اساساً از دید آن‏ها موضوع خاتمه ‏یافته است، نشان نمی‏دهد که به این درخواست مجوز پاسخ مثبتی بدهند.

البته مایه‏ی تأسف است؛ به خاطر اینکه جمهوری اسلامی به نقطه‏‏ای رسیده که حق اعتراض را برای مردم به‏رسمیت نمی‏شناسد که این برخلاف اصول خود قانون اساسی است و باید اذعان کرد برخلاف دین و برخلاف شرع اسلام هم به‏حساب می‏آید.

راجع به حکومت و احزاب صحبت کردیم؛ روحیه‏ی مردم را چگونه می‏بینید؟

فکر می‏کنم که مردم از آمادگی کامل و کافی برای شرکت در این اعتراضات برخوردار هستند. سال گذشته در ۲۵ خرداد، در همین مسیر میدان امام حسین به طرف میدان آزادی، تظاهرات خودجوشی به‏وجود آمد که بیش از سه میلیون و به روایتی حتی بیش از این‏ها هم در این راهپیمایی شرکت کردند.

از آن به بعد هم اگرچه با شیب ملایمی، به خاطر تشدید برخوردها و سرکوب شدید، حضور مردم در خیابان کاهش پیدا می‏کند، اما به نظر من، این آمادگی هم‏چنان در مردم وجود دارد. به عنوان مثال، می‏توانم به اعتصاب عمومی در کردستان اشاره کنم. در طول سالیان گذشته در کردستان اتفاقاتی مشابه اعدام پنج زندانی سیاسی کرد روی داده و هربار هم تقاضایی برای اعتصاب عمومی وجود داشته است، اما هیچ‏گاه به‏اندازه‏ی اعتصابی که دو هفته‏ی پیش پاسخ گرفت، مردم و اقشار عمومی به آن‏ها پاسخ نداده بودند.

دلیل آن هم این است که وقایع سال گذشته، آمادگی‌‌ای اجتماعی را به‏وجود آورده به طوری که مردم برای بیان اعتراضات خود نسبت به شیوه‏های غلط حکومت‏داری و تقلبی که سال گذشته در انتخابات اتفاق افتاد، آمادگی کامل را به صورت حضور مدنی و مسالمت‏آمیز در خیابان و حتی در جاهای دیگر دارند.

مصاحبه‌گر: کیواندخت قهاری

تحریریه: داود خدابخش

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر