1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

برژنیسکی: حل مسئله ایران در گرو جابجایی قدرت در این کشور است

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۵, چهارشنبه

زبیگنیو برژنیسکی، مشاور سابق رئیس جمهور آمریکا در امور امنیت در مقاله‌ای در یک روزنامه‌ی آلمانی نوشته است، هم ایران مجهز به بمب اتمی و هم گزینه‌ی حمله نظامی به ایران برای نابودی تاسیسات هسته‌ای آن فاجعه‌بار خواهند بود.

https://p.dw.com/p/NFGi
زبیگنیو برژنیسکی
زبیگنیو برژنیسکیعکس: picture-alliance/ dpa

زبیگنیو برژنیسکی در مقاله‌ی خود که در شماره روز چهارشنبه ۵ مه روزنامه «زود دویچه سایتونگ» منتشر شده، می‌نویسد، من در اساس با این نظر نیکلا سارکوزی، رئیس‌جمهور فرانسه موافقم که در اوت سال ۲۰۰۷ گفت، هم بمب اتمی ایران و هم حمله به ایران، هر دو فاجعه خواهند بود.

برژنیسکی سپس می‌افزاید، بدون تردید دستیابی ایران به بمب اتمی پیامدهای منفی برای منطقه خواهد داشت. چنین وضعیتی ایران را قادر به برخوردهای تهدید‌آمیز در منطقه می‌کند و خاطر جمعی و اطمینان اسرائیل از این که تنها قدرت اتمی و برتر منطقه است را زایل می‌سازد.

برژنیسکی برخلاف نظر بسیاری مقام‌های اسرائیلی و غیراسرائیلی، احتمال حمله ایران به اسرائیل با یک زرادخانه اتمی کوچک را - در صورت در اختیار داشتن- نامحتمل می‌داند و می‌گوید در این زمینه با اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل هم‌نظر است که از این جهت تهدیدی برای امنیت اسرائیل وجود ندارد.

اما برژنیسکی معتقد است که حمله نظامی به ایران یک فاجعه خواهد بود. به نظر این سیاستمدار کهنه‌کار آمریکایی، حمله نظامی اسرائیل به ایران به احتمال بسیار زیاد با حمله متقابل مواجه شده و مراکز نظامی آمریکا در عراق و افغانستان جزو هدف‌های عملیات انتقام‌جویانه ایران خواهند بود. علاوه‌براین رفت‌وآمدهای تجاری در تنگه هرمز به‌خطر خواهد افتاد. برژنیسکی می‌نویسد، افزایش شدید بهای نفت در جهان نیز یکی دیگر از پیامدهای حمله نظامی به ایران خواهد بود.

به نظر نویسنده مقاله، پیامدهای حمله نظامی به ایران و گسترش دامنه‌ی آن به شدت دامن چین را نیز خواهد گرفت. زیرا ایران یکی از تامین‌کنندگان مهم انرژی چین است. اما برژنیسکی می‌گوید روسیه از این حمله سود خواهد برد، چرا که چنین جنگی، اروپا را هر چه بیشتر به نفت و گاز روسیه وابسته‌تر خواهد کرد.

حمله به ایران موثر نخواهد بود

برژنیسکی در ادامه مقاله‌ی علاوه بر پیامدهای فوق‌الذکر، حمله اسرائيل به ایران را نیز چندان موثر نمی‌داند. او می‌نویسد: «چنین حمله‌ای در بهترین حالت بیشتر از چند ساعت نمی‌تواند دوام داشته باشد. در حالی که هر حمله‌ی هوایی برای اینکه بتواند توانایی‌های هسته‌ای ایران را تضعیف کند، دست‌کم باید سه شبانه‌روز ادامه یابد و حداقل ۱۲۰۰ هدف مورد اصابت قرار گیرند. برای اطمینان برخی از هدف‌ها حتی باید چندین بار مورد حمله قرار گیرند.»

این حملات به احتمال زیاد شمار بسیاری تلفات انسانی نیز در پی خواهد داشت. چیزی که به نظر برژنیسکی، به تشدید احساسات ناسیونالیستی در ایران و خصومت علیه امریکا دامن زده و میل به انتقام‌گیری را افزایش خواهد داد.

براساس چنین پس‌زمینه‌ای برژنیسکی نتیجه می‌گیرد: «عقل سلیم حکم می‌کند که صریحا گفته شود: ما خواهان جلوگیری از هسته‌ای شدن ایران هستیم، اما در عین‌حال می‌خواهیم از کاربرد خشونت خودداری کنیم. بر این اساس لازم است که ما به‌طور جدی برای مذاکره با تهران تلاش کنیم.»

برژنیسکی می‌افزاید: «این به معنای آن است که برای این مذاکرات نباید از همان آغاز یک مهلت زمانی نسبتا محدود تعیین شود، و همز‌مان از تهدید توسل به خشونت نیز باید خودداری شود، چیزی که در حال حاضر صورت می‌گیرد.»

هدف مذاکره با ایران

برژنیسکی در ادامه مقاله خود به هدف‌های مذاکره با ایران اشاره می‌کند و می‌نویسد: «مذاکرات جدی با ایران باید به آنچنان قواعد و مقرراتی منجر شود که به جامعه جهانی چگونه می‌خواهد اطمینان دهد که ایران در صدد ساخت سلاح اتمی نیست.»

برژنیسکی می‌افزاید: «در مقایسه با کره شمالی، مورد ایران از یک تفاوت اساسی برخوردار است: کره‌ای‌ها از همان آغاز با صراحت می‌گفتند که برای دستیابی به سلاح هسته‌ای تلاش می‌کنند و بعدا هم اعتراف ‌کردند که دارای چنین سلاحی هستند. اما ایران چنین کاری نمی‌کند.»

برژنیسکی می‌نویسد: «ایران در معرض این سوءظن بین‌المللی قرار دارد که برای تولید سلاح اتمی تلاش می‌کند. با همه اینها، آنچه که ما می‌دانیم این است که ایران می‌تواند هدفی مشابه رسیدن به موقعیت ژاپن داشته باشد. ژاپن در حال حاضر عملا یک قدرت اتمی است، زیرا می‌تواند در مدت زمان کوتاهی خود را به سلاح‌های هسته‌ای مجهز کند.»

در صورت شکست مذاکرات

برژنیسکی در ادامه مقاله‌ی خود به احتمال شکست مذاکره با ایران و راهی که جامعه جهانی در این صورت باید در پیش بگیرد می‌پردازد. او می‌نویسد: «اگر مذاکرات با ایران به شکست بیانجامد، چاره کار زیرفشار قرار دادن این کشور از طریق تشدید تحریم‌ها و انزوای بین‌المللی است.»

برژنیسکی در عین حال تاکید می‌کند که هدف فشارها و تحریم‌های بین‌المللی باید دستگاه رهبری ایران باشد نه مردم. او می‌افزاید: «تحریم‌ها وسیله‌ی اعمال فشار و در پی رساندن پیام خاصی به طرف مقابل است. این پیام زمانی موثر خواهد بود که نه اراده‌ی یک ائتلاف، بلکه خواست یکپارچه جامعه بین‌المللی پشت سر ان باشد.»

علاوه براین به نظر برژنیسکی، «ایران باید چنان مهار شود که جرئت کاربرد زور را نداشته باشد. این به معنای آن است که چتر هسته‌ای آمریکا باید در منطقه گسترش پیدا کند.»

برژنیسکی در پایان مقاله‌ی خود می‌نویسد، «با همه‌ی این‌ها تا زمانی که جابجایی قدرت در ایران صورت نگیرد، ما نخواهیم توانست مسائل خود با این کشور را حل و فصل کنیم. هر چند این جابجایی قدرت لزوماَ به معنای کنار رفتن آیت‌الله‌ها و یا پیدایی دموکراسی نیست».

MM/FW