اینترنت به جای دینامیت
۱۳۸۹ فروردین ۱۹, پنجشنبهگاهی اینطور به نظر میرسد که بازار بانکزنان رفتهرفته کساد شده و دوران طلایی شکستن رمز گاوصندوقها به سر آمده است. از حدود ۲۰ سال پیش آمار دزدی از بانکها در حال کاهش است. در سال ۱۹۹۴، هزار و ۶۲۴ مورد بانکزنی در آلمان ثبت شده است. این تعداد در سال ۲۰۰۸ به تنها ۳۸۷ فقره کاهش یافته است. کارشناسان دلیل این سیر نزولی را افزایش ضریب ایمنی میدانند. علاوه بر این، گیشههای بانکها هم مانند گذشته پر از پول نقد نیستند و به گفتهی دزدان «به زحمتش نمیارزد».
سرقت از بانک به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد، هم خطرناک است و هم هیجانانگیز. سارقان بانک در دنیای سینما هنوز هم قهرمان محسوب میشوند. جان هربرت دیلینجر، معروفترین سارق بانک در سالهای دههی ۱۹۳۰ بود که نخستین دشمن ایالات متحده لقب گرفت. وی زمانی که در سن ۳۱ سالگی از دنیا رفت، ۱۵ هزار نفر در مراسم خاکسپاری او شرکت کردند. جانی دپ نیز یکی از موفقترین نقشهای خود بر روی پردهی نقرهای را در قالب او آفرید. داستان بونی و کلاید، دزدان معروف آمریکایی نیز که بعدها فِی داناوِی و وارِن بِیتی نقششان را در سینما با همین نامها آفریدند، شهرهی خاص و عام است.
رد پای دزدان قهرمان را تا قرون وسطی میتوان تعقیب کرد. رابین هودِ قرن ۱۴ میلادی یکی از آنهاست. این تصویر در قرن ۱۸ میلادی تبدیل به "حرامیان"ی شد که به دلیجانها حمله میکردند. نماها همواره یکسان بودند. در جادههای پرت و ناامن، یک دزد با صورت پوشیده دلیجان را متوقف میکند، همکاران او هم با گشودن آتش به سوی کالسکه، مسافران را فراری میدهند و دزدان طلاها و سکهها را بین خود تقسیم میکنند. در این عرصه نیز دزدان معروفی چون یوهانس بوکلر آلمانی (۱۷۷۹ - ۱۸۰۳) ملقب به "شینِدرهانِس" به شهرت رسیدند که تعداد همکاران شناختهشدهاش ۹۳ و جرمهایی که از او به اثبات رسیدهاند، بالغ بر ۱۳۰ فقره است.
چرا خشونت؟
با شکلگیری نهادی به نام پلیس و پیشرفت امکانات ارتباطی همچون تلگراف، کار دزدان سختتر شد و تعداد دستگیریها بالا رفت. از آن گذشته به جای سکههای سنگین و شمشهای طلا در دلیجانهای پُست، پولهای کاغذی در گاوصندوقها حمل میشدند. عصر "رمزشکنان" فرا رسیده بود. برادران زاس (Sass) در آلمان معروفترین سارقان این دوره در این کشور هستند. فرانتس و اریش زاس در جمهوری وایمار نخستین دزدانی بودند که از شعلههای برش جوشکاری برای دستبرد به گاوصندوقها استفاده کردند. رسانهها به این دو برادر لقب "دزدان نجیبزاده" و "جناب دزد" داده بودند؛ زیرا این دو ظاهرا پولهای دزدی را در صندوق پست همسایههای فقیر خود در منطقهی کارگرنشین "موآبیت" برلین پخش میکردند.
از سالهای میانی دههی ۱۹۴۰ میلادی به بعد توجه دزدان به سمت مشتریها جلب شد. جورابهای زنانه بر روی صورت، مسلسل، کیفهای خالی و گروگانگیری در بانکها از جمله صحنههایی هستند که نهتنها در واقعیت ظهور پیدا میکردند، بلکه دستمایهی بسیاری از فیلمهای جدی و طنز تاریخ سینما شده و میشوند. بانکها با آژیرهای خطر، قفلهای زماندار و دوربینهای مداربسته به مقابله با این حربهی سارقان رفتند.
کلاهبرداران "مجازی"
هر روز عرصهی عمل بر دزدان در دنیای واقعی تنگتر میشود، شاید هم به همین دلیل باشد که تعداد کلاهبرداران و سارقان در دنیای مجازی رو به فزونی گذاشته است. اگر در سالهای دور دینامیت و مسلسل لازمهی دزدی بود، امروز اینترنت و رایانه ابزار کار شده است. به گفتهی وولفگانگ شویبله، وزیر کشور آلمان، «این روزها دزدیهای اینترنتی جایگزین جیببری و کیفقاپی شده است».
البته این گفته چندان دقیق نیست، زیرا در دنیای اینترنت بیشتر موضوع کلاهبرداری مطرح است تا دزدی. "سارقان مجازی" با استفاده از دادههای جعلی و کارتهای بانکی و اعتباری، حساب مشتریان را خالی میکنند. پلیس آلمان در سال ۲۰۰۹ بیش از ۱۰ هزار مورد کلاهبرداری اینترنتی را ثبت کرده که خسارت تقریبی آن بالغ بر ۴۰ میلیون یورو برآورد میشود. این میزان بیش از دو برابر کلاهبرداریهای اینترنتی ثبتشده در سال ۲۰۰۸ است.