1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

تمایل دولت به خانه‌نشین کردن زنان

۱۳۸۹ فروردین ۵, پنجشنبه

در آخرین روزهای کاری سال ۸۸ شورای عالی انقلاب فرهنگی طرح کاهش ساعت کار زنان کارمند متاهل را تصویب کرد. آزاده کیان استاد جامعه‌شناسی دانشگاه پاریس می‌گوید این طرح نیز در راستای سوق دادن زنان به درون خانه‌‌هاست.

https://p.dw.com/p/McX2
عکس: Jürgen Sorges

دویچه‏وله: خانم کیان، طرح کاهش ساعات کاری زنان متأهل با تأمین حقوق و مزایا که در آخرین روزهای کاری سال ۱۳۸۸ در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد، به نظر شما، خدمت به زنان کارمند است یا این که به ضرر آن‏ها است؟

آزاده کیان: اگر کاهش ساعات کاری زنان متأهل باعث اشتغال‏زایی برای زنان دیگر بشود، می‏توانم بگویم در کل مثبت است. اما به‏نظر چنین نمی‏آید. چرا که این قانون هم باید در چهارچوب سیاست‏های کلی دولت فعلی در مورد زنان و خانواده در نظر گرفته شود و در این صورت می‏بینیم که نگرش دولت فعلی نسبت به اشتغال زنان بسیار محافظه‏کارانه و سنتی‏ است و اساساً جایگاه زنان را بیشتر در درون خانواده می‏بینند تا اجتماع. به همین دلیل ارج و قربی هم برای اشتغال زنان قائل نیستند.

این طرح هم‏چنین شامل دو بخش دیگر می‏شود که یکی منع کار زنان در شیفت شب و دیگری بازنشستگی پیش از موعد کارمندان زن است. شاید اگر هر کارمند زنی این دو مورد را بشنود، ممکن است فکر کند به نفع‏ او است. ولی تاثیری که در کل جامعه و در کار زنان به طور کلی می‏گذارد، می‏تواند مثبت باشد؟

در درجه‏ی اول نباید فراموش کنیم که همان‏طور که گفتم، اساساً در ایران به اشتغال زنان ارج‏گذاری نمی‏شود؛ مستقل از این که شغل این زن چه باشد. گفتمان مسلط هم این است که زن می‏تواند شاغل باشد، به شرط این که درآمد شوهرش مکفی نباشد. در نتیجه‏ ارجی برای فعالیت‏های اجتماعی و اقتصادی زنان قائل نیستند.

از یک سو، این قانون فقط می‏تواند به زنانی اطلاق شود که در بخش رسمی اقتصاد اشتغال دارند. اما فراموش نکنیم که ۵۰درصد نیروی فعال ایران، به خصوص زنان، در بخش اقتصاد سایه‏ای مشغول به‏کار هستند و اساساً دولت کنترلی روی اقتصاد سایه ندارد که بتواند این قوانین را در آن بخش هم پیاده کند.

از سوی دیگر اگر بر مبنای این طرح، زنان در برخی مشاغل مانند پرستاری، پزشکی و یا زنانی که از دو سال قبل شب‏ها به عنوان راننده‏ی تاکسی (برای خانم‏ها) کار می‏کنند، اجازه‏ی اشتغال به کار در شب نداشته باشند، به این معنا خواهد بود که جمعیت زنان در شب نباید مریض شود، نباید بیمارستان برود و نباید احتیاج به تاکسی پیدا کند. به همین دلیل حتی در شیوه‏ی پیاده کردن و عمل‏کرد این مصوبه هم جای سؤال بسیار است.

گفته می‏شود طرحی که اکنون در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده، اگر از تصویب مجلس بگذرد و به مرحله‏ی اجرا دربیاید، ممکن است روی میزان استخدام زنان تأثیر منفی بگذارد و کارفرمایان با تصویب این طرح، دیگر تمایلی به استخدام کارمند زن نداشته باشند. آیا به نظر شما، این ارزیابی درست است؟

بله کاملا با آن موافق هستم. در حال حاضر هم کارفرمایان به همان دلایلی که در بالا اشاره کردم، تمایل چندانی به استخدام زنان ندارند. اگر قرار باشد خانم‏ها ساعات کاری کم‏تری را با همان حقوق و مزایا داشته باشند، بالطبع کارفرمایان ترجیح می‏دهند مردان را به جای زنان به ‏کار بگمارند.

از طرف دیگر، تمام قوانین موجود در ایران هم با این استدلال که «نقش نان‏آوری خانواده را مردان دارند» برای برتری مردان به زنان دلیل می‏آورد. با همین استدلال هم دست‏مزد زنان کم‏تر است و هم تعداد بسیار کم‏تری از خانم‏ها شاغل هستند و در قوانینی مانند قانون ارث هم مردان دوبرابر زنان ارث می‏برند. اگر این مصوبه‏ی جدید هم تصویب شود، می‏توان انتظار داشت که درصد اشتغال زنان در بخش اقتصاد رسمی نسبت به آن‏چه هم که الان در ایران هست، کاهش چشم‏گیری پیدا کند.

ولی از آن‏جایی که به دلیل شرایط بسیار وخیم اقتصادی و پایین آمدن قدرت خرید خانواده‏ها به دلیل تورم، به هرحال زنان مجبور هستند کار کنند، می‏توان انتظار داشت که تعداد زنان شاغل در بخش غیررسمی اقتصاد افزایش چشم‏گیری پیدا کند که در آن‏جا نه حقوق اجتماعی دارند و نه بازنشستگی دارند و درآمدشان هم کم‏تر خواهد بود.

خانم کیان، طرف‏داران این طرح، مساله را به کشورهای اروپایی ارجاع می‏دهند و استدلال می‏کنند که طبق آمار منتشر شده، مثلا در آلمان ۸۵درصد زنان کارمند و در سوییس ۸۰درصد آنان در مشاغل نیمه‏وقت کار می‏کنند. آیا این استدلال به نظر شما درست است؟

به هیچ‏وجه؛ تمام تحقیقاتی که ما چه راجع به آلمان و فرانسه و چه کشورهای دیگر داریم، نشان می‏دهد که خانم‏هایی که به طور نیمه‏وقت کار می‏کنند، مجبور هستند به طور نیمه‏وقت یا پاره‏وقت کار کنند. این انتخاب خود خانم‏ها نیست.

برای مثال در فرانسه، بیش از ۶۵درصد از خانم‏های شاغل در مشاغلی کار می‏کنند که مجبورند پاره‏وقت یا نیمه‏وقت کار کنند و بالطبع درآمد و دستمزد‏شان هم پاره‏وقت و نیمه‏وقت است. وقتی شما اجباراً در این مشاغل مشغول به کار هستید، ترفیع اجتماعی و شغلی‏تان هم نسبت به کسانی که به‏طور تمام‏وقت کار می‏کنند بسیار کم‏تر خواهد بود.

به همین دلیل، به هیچ‏وجه این به انتخاب خود خانم‏ها نیست. بلکه روابط اجتماعی جنسیتی است که این مسائل را در این کشورها بر زنان تحمیل می‏کند. جمهوری اسلامی اگر می‏خواهد از کشورهای دیگر الگوبرداری بکند، بهتر است آن‏جایی الگوبرداری کند که حداقل در جهت تساوی حقوق زنان و مردان باشد.

به طور کلی در کشورهای پیشرفته، مثلا در فرانسه که شما در آن‏جا زندگی می‏کنید، آیا تسهیلاتی برای زنان کارمند، فقط به واسطه‏ی زن بودن‏شان، در نظر گرفته می‏شود یا خیر؟

خیر؛ چون اساساً با مصوبات اتحادیه‏ی اروپا هم‏خوانی ندارد. چرا که شما نمی‏توانید خواهان آن باشید که همان حقوق و مزایایی را که مردان دارند داشته باشید، ولی از سوی دیگر خواهان یک سری مزایا صرفا به خاطر زن بودن‏تان باشید.

آن‏چه زنان فرانسه خواهان آن هستند، دست‏یابی به حقوق و دست‏مزد برابر با مردان و نیز دست‏یابی بیش از پیش به مشاغلی است که از حقوق و مزایای بالا و از پرستیژ اجتماعی بالا برخوردار هستند و قدرت تصمیم‏گیری بالایی دارند. در کشور فرانسه هم مانند بسیاری از کشورهای دنیا، متاسفانه هنوز برابری واقعی بین زن و مرد در مشاغل بالا و مهم وجود ندارد و این جزو خواسته‏های زنان است.

اما اکثر زنان فرانسه خواهان آن نیستند که به عنوان مادر بودن یا زن بودن امتیازات خاصی به آنان داده شود، بلکه می‏خواهند به عنوان انسان بودن و به عنوان یک فرد، از همان امکاناتی برخوردار باشند که آقایان از آن‏ها برخوردارند.

مصاحبه‌گر: میترا شجاعی

تحریریه: فرید وحیدی

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر