1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

توقف همکاری شرکت نفتی لوک‌اویل با ایران • مصاحبه

۱۳۸۹ فروردین ۵, پنجشنبه

شرکت نفتی روسی لوک‌اویل اعلام کرده است که به دلیل خطر تحریم‌های آمریکا همکاری خود با ایران را متوقف خواهد کرد. آیا روسیه نیز به صف حامیان تشدید تحریم ایران خواهد پیوست؟ مصاحبه با مجید تفرشی، کارشناس روابط ایران و غرب.

https://p.dw.com/p/McUL
مقر اصلی شرکت نفتی لوک‌اویل در مسکو
مقر اصلی شرکت نفتی لوک‌اویل در مسکوعکس: RIA Novosti

شرکت روسی لوک اویل (lukoil) روز چهارشنبه، ۲۴ مارس (۴ فروردین)، اعلام کرد که به دلیل خطر تحریم‌های آمریکا از همکاری با ایران در پروژه‌ی نفتی "اناران" دست خواهد کشید. شرکت نفتی لوک‌اویل اعلام کرده که ۶۳ میلیون دلار به خاطر ترک پروژه‌ی "اناران" زیان خواهد دید، با این حال حاضر است که این زیان را تحمل کند.

این نخستین بار است که یک شرکت روسی به دلیل احساس خطر از تحریم‌های آمریکا از همکاری با ایران دست می‌کشد. آیا این امر نشانگر آغاز یک صف‌بندی جدید در برابر ایران است؟ آیا چین هم به این صف‌بندی احتمالی جدید خواهد پیوست؟

به دلیل مناشبات تنش‌آمیز میان ایران و غرب، بسیاری از شرکت‌های نفتی جهان خود را از سرمایه‌گذاری در صنعت نفت و گاز ایران کنار نگه داشته‌اند و دو شرکت داچ‌شل و ویتول نیز اخیر اعلام کرده‌اند به دلایل سیاسی از فروش بنزین به ایران خودداری خواهند کرد.

در صورت ادامه‌ی این روند ایران چه جایگزین‌های مطمئنی برای تأمین نیازهای نفتی خود پیدا خواهد کرد و چه پیامدهایی در انتظار ایران خواهد بود؟

مجید تفرشی،‌ کارشناس روابط ایران و غرب، به این پرسش‌ها پاسخ داده است.

******

دویچه‏وله: آقای تفرشی، اولین بار است که یک شرکت روسی به خاطر تحریم‏های آمریکا، از همکاری با ایران دست می‏کشد. آیا این موضوع نشان می‌دهد که گرایش روسیه به تشدید تحریم ایران، در حال تقویت شدن است؟

مجید تفرشی: طبیعتا همین‏طور است. از ابتدای روی کار آمدن اوباما در آمریکا، به مرور سیاست‏های بین‏المللی دارد به سوی اجماع علیه ایران پیش می‏رود. در شرایطی که جرج بوش، رییس جمهور سابق آمریکا، علاقه‏ای به اجماع بین‏المللی نداشت و می‏خواست به طور یک‏جانبه علیه ایران فعالیت و سیاست‏ورزی کند، آقای باراک اوباما از روزی که روی کار آمده است، اجماع بین‏المللی را در دستور کارش قرار داده و می‏خواهد پیش از هرگونه اقدامی، جامعه‏ی بین‏المللی را به نفع خود و علیه جمهوری اسلامی ایران متحد کند. او در طول یک سال و چند ماه گذشته دست‏کم توانسته تا حد زیادی روسیه را هم به این خط بکشاند.

خبرگزاری‏ها می‏گویند که چین در دو ماه اول سال میلادی جدید نسبت به همین دوره‏ی زمانی در سال گذشته، ۳۷/۲درصد واردات نفتی‏اش از ایران را کاهش داده است. آیا این مساله هم به این معناست که بالاخره چین هم به صف تحریم‏کنندگان ایران می‏پیوندد؟

این مساله احتمال دارد که در درازمدت یا میان‏مدت اتفاق بیفتد و در صورتی که شرایط به همین صورت بماند و سیاست‏های ایران و مناسبات‏اش با غرب تغییری نکند، چیزی نیست که بشود از آن اجتناب کرد.

ولی نکته‏ای مهم‏تر از آن وجود دارد و آن این که باید توجه داشت که به هرحال دولت‌های پکن و مسکو در درازمدت منافع خود را به منافع ایران ترجیح می‏دهند و طبیعی است که در این شرایط جمهوری اسلامی نباید انتظار داشته باشد که چین یا روسیه برای همیشه بخواهند با میانجی‏گری، منافع خود را نادیده بگیرند و نگران منافع ملی و یا منافع دولتی ایران باشند.

هرچقدر چین در شرایط فعلی با ایران روابط و مناسبات خوب سیاسی و تجاری داشته باشد، بیش از آن و پیش از آن، مناسبات گسترده‏ای با اتحادیه‏ی اروپا و آمریکای شمالی، اعم از کانادا و آمریکا دارد.

طبیعی است در شرایطی که چندین برابر مناسبات تجاری با ایران، فرصت برای چین برای روابط با آمریکا و اروپا وجود دارد، با یک محاسبه‏ی سرانگشتی متوجه می‏شویم که چین نمی‏تواند منافع خود را نادیده بگیرد به خاطر اینکه ایران از این نبرد پیروز بیرون بیاید.

ایران سعی دارد برای تامین نیازهای نفتی خود، بیشتر به کشورهایی مانند کشورهای آمریکای لاتین و شرق آسیا روی بیاورد. آیا این کشورها آن‌قدر از نظر تکنولوژی نفتی قوی و خودکفا هستند که بتوانند شرکای خوبی برای ایران محسوب شوند؟ و این خطر وجود ندارد که آنها هم در نهایت به خاطر خطر تحریم‏های آمریکا از همکاری با ایران دست بکشند؟

در این سؤال شما چند معضل نهفته است؛ یکی این که کشورهای آمریکای لاتین و شرق آسیا هم در درازمدت باید نگران تحریم‏های آمریکا باشند. برای این که به‏هرحال بازار بزرگ‏تری را مد نظر دارند که همان اروپا و آمریکا است.

دوم این که این کشورها از نظر تکنولوژی، آن‏قدر پیشرفته نیستند که بتوانند با صرفه و در زمان مطلوبی نگرانی‏های نفتی ایران را پاسخ بدهند و توسعه‏ی منابع نفتی ایران را به ‏انجام برسانند.

در نتیجه‏، اولا هزینه‏هایی که این شرکت‏ها برای کارهای‏شان نیاز دارند، به مراتب بیشتر از هزینه‏های شرکت‏های پیش‏رفته و موفق غربی خواهد بود. دوم این که حتی اگر بتوانند با هزینه‏ی بالا آن را انجام بدهند، اکثراً به صورت دلال عمل می‏کنند. قراردادی با ایران می‏بندند و بعد در بازار سیاه با همان شرکت‏های اصلی که حاضر نیستند مستقیم با ایران وارد عمل شوند، قرارداد می‏بندند.

در عمل نتیجه این می‏شود که آن تکنولوژی و توسعه‏ی صنایع نفت و گاز با چند برابر قیمت وارد ایران می‏شود. آن هم با ترس و لرز از تحریم. نتیجه‏ای هم که به‏دست می‏آید، با قیمت بالاتر و کیفیت پایین‏تر و نازل‏تر است.

قبلا هم شرکت‏های دیگری مانند "داچ‏شل" و "ویتول" اعلام کردند به خاطر خطرهای سیاسی، از فروش بنزین به ایران خودداری می‏کنند. با توجه به برنامه‏ی چهارم و چشم‏انداز ۲۰ ساله‏ی ایران که می‏گوید باید در حوزه‏ی نفت و گاز سرمایه‏های خارجی را جذب کرد، خارج شدن این شرکت‏ها از همکاری با ایران، چه پیامد‏هایی برای این کشور دارد؟

طبیعتا برنامه‏ی چهارمی که در ایران تدوین شده، بر اساس علاقه‏ی کشورهای غربی به سرمایه‏گذاری در ایران بوده است. وقتی این کنار کشیدن‏ها صورت می‏گیرد، به خصوص در مورد روسیه که پیش‏بینی زیادی برای جلب همکاری‏اش وجود داشته است و تا به‏حال متحد و همراه ایران بوده، نشان می‏دهد مساله‏ جدی است. کما این که این شرکت حاضر شده است ۶۳میلیون دلار خسارت بدهد که با ایران همکاری نکند.

به نظر من در درازمدت ایران در زمینه‏ی نفتی منزوی‏تر خواهد شد و بازار محدودتری پیدا خواهد کرد. یا این که به هرحال باید به نوعی توافق با غرب، بر سر مساله‏ی هسته‏ای و دیگر مسائل مورد اختلاف دست پیدا کند. این مساله در درازمدت نمی‏تواند ادامه پیدا کند و اگر هم ادامه پیدا کند، توأم با خسارت‏ها و هزینه‏های زیاد سیاسی و اقتصادی برای ایران خواهد بود، کما این که تا الان هم این ‏طور بوده است.

مصاحبه‌کننده: فریبا والیات
تحریریه: مصطفی ملکان

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه