1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

شیرین عبادی: خواهرم را به گروگان گرفته‌اند

۱۳۸۸ دی ۹, چهارشنبه

دکتر نوشین عبادی، خواهر شیرین عبادی، در فردای عاشورا (۷ دی / ۲۸ دسامبر) در منزل خود دستگیر شد. به گفته‌ی شیرین عبادی، برنده جایزه نوبل صلح، خواهرش را به گروگان گرفته‌اند تا او دست از فعالیت‌های حقوق بشری خود بردارد.

https://p.dw.com/p/LHIk
دکتر نوشین عبادی بدون داشتن هر گونه فعالیت سیاسی یا مدنی دستگیر شده است
دکتر نوشین عبادی بدون داشتن هر گونه فعالیت سیاسی یا مدنی دستگیر شده استعکس: shirinebadi.org

دویچه وله: خانم عبادی، خواهر شما خانم نوشین عبادی، دو روز است که دستگیر شده‌‌اند. آخرین خبری که از وضعیت ایشان دارید چیست؟ آیا ایشان در سلامت بسر می‌برند؟

شیرین عبادی: وکلا برای ملاقات ایشان رفته‌اند. به وکلا اجازه‌ی ملاقات و اجازه‌ی دسترسی برای خواندن پرونده را نداده‌اند. او در این مدت فقط یک تلفن یک دقیقه‌ای به منزلش زده و اعلام کرده که در زندان اوین است.

می‌توانید توضیح دهید در چه شرایطی دستگیر شده‌اند؟

تقریباً از چهارماه قبل وزارت اطلاعات چندین بار خواهر من را احضار می‌کند و به او می‌گوید که باید من را قانع کند که دست از فعالیت‌های خودم در خارج از کشور بردارم. خواهر من جواب می‌دهد که من به حرف کسی گوش نمی‌کنم و ضمن این که مسئولیت کارهای من برعهده‌ی خود من است و ارتباطی به او ندارد. آنها هربار این درخواست را از خواهرم داشتند و او را تهدید می‌کردند که اگر من دست از فعالیت‌هایم برندارم، او را دستگیر خواهند کرد. ضمناً به خواهرم می‌گفتند که حق ندارد تلفنی با من صحبت کند.

شیرین عبادی: فقط می‌خواهند من دست از فعالیت حقوق بشری خودم بردارم، ولی چنین نخواهم کرد.
شیرین عبادی: فقط می‌خواهند من دست از فعالیت حقوق بشری خودم بردارم، ولی چنین نخواهم کرد.عکس: DW

من چون به خاطر کارهای حقوق بشری دائماً در سفر هستم، شماره تلفن ثابتی نداشتم و همیشه من به خواهرم زنگ می‌زدم که به طور معمول هر ماهی دو یا سه بار بود و فقط احوالپرسی خانوادگی می‌کردیم. این تلفن‌ها هم تحت کنترل وزارت اطلاعات بوده است. بنابراین خواهرم به آنها می‌گوید، شما که می‌دانید ما چه حرفی می‌زنیم و حرف‌های ما احوالپرسی خانوادگی است و این ضرری به کسی نمی‌زند. اما آن‌ها حرف خودشان را تکرار می‌کنند و می‌گویند که اگر این روش ادامه پیدا کند و خواهر تو فعالیت‌هایش را ادامه دهد و تو با او حرف بزنی، ما بالاخره تو را دستگیر می‌کنیم.

آنها همچنین به خواهرم اخطار می‌کنند که می‌باید آپارتمان‌اش را عوض کند. آپارتمان من و خواهرم در یک مجتمع مسکونی است. خواهرم می‌گوید، من جای دیگری نمی‌توانم بروم و از آن گذشته، اساساً خواهرم در ایران نیست که من بخواهم خانه‌ام را عوض کنم و این چه ارتباطی با موضوع دارد؟ آن‌ها می‌گویند ما برای آخرین بار به تو اخطار کردیم. اگر از این جو و فضا بیرون نیایی و اگر خواهرت به فعالیت‌هایش باز هم ادامه دهد، ما تو را دستگیر می‌کنیم.

در ابتدا این حرف‌ها به نظر من کمی شوخی می‌آمد، ولی متأسفانه دوشنبه ساعت ۹ شب چهار نفر از وزارت اطلاعات مراجعه می‌کنند و یک نفر از آنها همان بازجوی قدیمی بود که او را تهدید به دستگیری می‌کرد. بدین‌گونه خواهرم را دستگیر می‌کنند و می‌برند.

من صراحتاً اعلام می‌کنم، خواهرم را به گروگان گرفته‌اند. خواهرم را گروگان گرفته‌اند که من کارهایم را تعطیل کنم، و این امکان ندارد. برای اینکه آنچه من انجام می‌دهم بر طبق قوانین ایران است. من کار خلاف قانون نمی‌کنم و علتی هم نمی‌بینم که کارهایم را رها کنم. دولت ایران بایستی به مأمورین‌اش دستور دهد که از قانون اطاعت کنند.

آیا خانم نوشین عبادی سابقه‌ی فعالیت‌های اجتماعی، مدنی یا سیاسی هم داشتند؟

به هیچ وجه. ایشان دندانپزشک‌اند، استاد دانشگاه آزاد هستند. همسر و دو پسر دانشجو دارند و تمامی این فعالیت‌ها به ایشان هیچ وقت اجازه نداده است که حتی در تشکل‌های مدنی و غیره شرکت کنند. ایشان در هیچ NGO یی شرکت نکردند، در راهپیمایی‌های بعد از انتخابات هم به هیچ وجه شرکت نکردند و خود وزارت اطلاعات هم این را می‌داند و به همین دلیل صراحتاً اعلام کرده است که علت دستگیری او کارهایی است که من انجام می‌دهم.

در کنار خانم نوشین عبادی ده‌ها نفر دیگر از خبرنگاران، فعالان مدنی و سیاسی به طور ضربتی دستگیر شده‌اند. فکر می‌کنید که حکومت جمهوری اسلامی نگران چه چیزی است که دست به این عمل زده؟

جمهوری اسلامی ایران نگران بالا گرفتن تنش‌های اجتماعی است. اما برای اینکه این تنش‌ها فروکش کند، می‌باید صدای مردم شنیده شود، به خواست مردم توجه شود. خشونت دردی را دوا نمی‌کند. دولت در شش ماه گذشته خشونت‌های زیادی را علیه مردم به کار برد. ولیکن دیدیم که نتیجه‌بخش نبود و خواسته‌های مردم روز به روز رادیکال‌تر هم شد. بنابراین راه برون‌رفت از این بحران سیاسی ایران و برای اینکه در ایران ما جنگ‌های خیابانی نداشته باشیم، فقط یک چیز است: صدای مردم را بشنویم و به خواسته‌های قانونی و برحق آن‌ها توجه کنیم.

مصاحبه‌گر: داود خدابخش

تحریریه: بابک بهمنش

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر