1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

سفر احمدی‌نژاد به برزیل • مصاحبه

۱۳۸۸ آذر ۲, دوشنبه

جمهوری اسلامی در یک دهه اخیر و به ویژه در دوره احمدی‌نژاد سعی در گسترش روابط خود با برخی کشورهای آمریکای لاتین، از جمله ونزوئلا و بولیوی داشته است. این بار برزیل هم در این قاره مورد توجه جمهوری اسلامی قرار گرفته است.

https://p.dw.com/p/Kds3
محمود احمدی‌نژاد و لوییز ایناسیو لولا دا سیلوا، رئیس‌جمهور برزیل، در روز دوشنبه ۲۳ نوامبر ۲۰۰۹ در کاخ ایتاماراتی در برازیلیا
محمود احمدی‌نژاد و لوییز ایناسیو لولا دا سیلوا، رئیس‌جمهور برزیل، در روز دوشنبه ۲۳ نوامبر ۲۰۰۹ در کاخ ایتاماراتی در برازیلیاعکس: AP

فرید وحیدی، تحلیلگر سیاسی و همکار بخش فارسی دویچه وله است.

دویچه وله: آقای وحیدی، سفر احمدی‌نژاد به برزیل و گسترش رابطه با این کشور در مجموع و بویژه در این مقطع زمانی چه ویژگی یا اهمیتی دارد؟

فرید وحیدی: آقای احمدی‌نژاد در شرایطی به برزیل می‌رود که هم در داخل با بحران‌هایی مواجه است، هم در عرصه‌ی بین‌المللی به خاطر مسائل هسته‌ای وضعیت خاصی دارد. از این جهت، رفتن به کشور برزیل، که در عرصه‌ی بین‌المللی نسبتاً کشور سنگین‌وزنی است، تا احیاناً مناسباتی هم با آن برقرار ‌کند، برایش حائز اهمیت است. یعنی همین که برزیل بتواند با حمایتی که از برنامه‌ی هسته‌ای ایران می‌کند، در این شرایط از آقای احمدی‌نژاد استقبال کند، برای احمدی‌نژاد شاید تا حدی کم‌کننده‌ی فشارهایی باشد که در عرصه‌ی داخلی و خارجی با آن روبه‌رو است. ضمن این که به لحاظ اقتصادی هم شاید برزیل بتواند با توجه به خروج شرکت‌های خارجی در برخی از عرصه‌های اقتصادی ایران، برخی از خلاءها را پر کند.

به طور مشخص برزیل در رابطه با برنامه‌ی هسته‌ای ایران یا در عرصه‌های مختلف اقتصادی ایران چه نقشی می‌تواند بازی کند؟

واقعیت این است که در عرصه‌ی هسته‌ای برزیل خودش برنامه‌ای نسبتاً پیشرفته دارد، خودش غنی‌سازی اورانیوم می‌کند، ضمن اینکه پنجمین یا ششمین ذخیره‌ی اورانیوم دنیا را دارد. با همه‌ی این احوال به نظر نمی‌آید در زمینه‌ی هسته‌ای هم، با توجه به حساسیتی که روی برنامه‌ی هسته‌ای ایران هست، بخواهد آنچنان همکاری‌ای را با ایران آغاز کند. حتی اگر آقای احمدی‌نژاد آن‌طوری که در آستانه‌ی سفرش خواستار شده است، برزیل نیروگاه اتمی هم بتواند بسازد، ولی اینکه در این شرایط بیاید و به خواست‌های احمدی‌نژاد پاسخ دهد، بعید به نظر می‌آید.

در زمینه‌ی اقتصادی ظرف سال‌های گذشته ایران مقداری به خاطر فشارهای اقتصادی که از قبل رویش بوده و خواسته طرف‌های اقتصادی‌اش را متنوع کند، رو به برزیل آورده است. در عرصه‌هایی مثل کشاورزی و مسائل مربوط به ورود گندم و غلات مقداری دارد از برزیل وارد می‌کند. برزیل دارد در عرصه‌ی ماشین‌سازی با امتیاز یکی از شرکت‌های بزرگ آلمانی در ایران اتوموبیل تولید می‌کند. در این زمینه‌ها ممکن است مقداری بتواند به ایران کمک کند. برزیل در مجموع چیزی در حدود حداکثر ۲میلیارد دلار صادرات در سال دارد. اینکه حالا در این سفر چقدر بتوانند این مناسبات را بسط و گسترش دهند، باید دید، با توجه به حساسیتی که به هر صورت برزیل دارد که روابطش با آمریکا دچار خدشه نشود و روابط اقتصادی‌ای که با آمریکا دارد را به هیچ وجه نمی‌خواهد فدای بسط مناسبات غیرمتعادل‌اش با ایران کند.

این بحث مطرح است که جمهوری اسلامی ایران آمریکای لاتین را هم عرصه‌ای برای رقابت با آمریکا و اسراییل می‌داند. این درک و برداشت به نظر شما تا چه حد واقعی است و جمهوری اسلامی تا چه حد می‌تواند روی برزیل به عنوان یک متحد در برابر آمریکا یا اسراییل حساب کند؟

واقعیت این است که این درک در جمهوری اسلامی هست که همان‌طور که آمریکایی‌ها به خاورمیانه آمدند، ما هم برویم در حیاط خلوت آمریکا فعال شویم. ولی اینکه چقدر این ارزیابی واقعی باشد یا اصولاً چقدر بتواند در آن منطقه نقش بازی کند، به نظر نمی‌آید. حتی کشورهای رادیکال‌تر از برزیل در رابطه با آمریکا هم، آن‌جایی که پای منافع خودشان پیش بیاید، دنبال منافع می‌روند و زیاد به این رابطه و دوستی‌شان با ایران اهمیت نمی‌دهند. همین چند روز پیش، آقای پرز، رئیس جمهور اسراییل، در برزیل بود. می‌دانید که او در برابر دو مجلس برزیل سخنرانی کرده و به عنوان «شهروند افتخاری» این کشور به رسمیت شناخته شده است.

یعنی برزیل با توجه به وزن و اهمیتی که در صحنه‌ی بین‌المللی دارد، به این سادگی‌ها نمی‌آید جانب ایران را بگیرد، بخصوص در مسائل مناقشه‌انگیزی که آن‌چنان هم قابل دفاع نباشد. از این زاویه، تمرکز و فشاری که ایران در طی این سال‌ها گذاشته است، چه از طریق ونزوئلا و نیکاراگوئه و چه هم‌اکنون از طریق یک کشور بزرگتر مثل برزیل، شاید در برخی از عرصه‌های اقتصادی، بتواند کمکی به ایران کند. ولی اینکه در عرصه‌ی سیاسی نتایج خاصی را برای ایران به بار بیاورد و بتواند این کشور را در آن رقابتی که با آمریکا یا اسراییل دارد به کار گیرد، این امر بسیار بعیدی است.

این انتقاد هم مطرح است که جمهوری اسلامی که هنوز نتوانسته است در زمینه‌های اقتصادی یا سیاسی کمکی به هم‌گرایی کشورهای منطقه کند، متمرکز شدن‌اش روی یک منطقه‌ی جغرافیایی دوردست لزوماً سیاست درستی نیست. در این‌باره چه می‌شود گفت؟

واقعیت این است که ما در عرصه‌ی عام که نگاه کنیم، می‌بینیم ظرف این سال‌ها تحولات اقتصادی عمدتاً در مناطق بوده است. یعنی آسیا را در نظر بگیریم، اتحادیه اروپا را در نظر بگیریم، حتی خود آمریکای لاتین را هم در نظر بگیریم، این کشورها در وهله‌ی اول خود را با نیازهای واقعی و طبیعی همسایه‌های‌شان ادغام کرده‌اند و پاسخگو و مکمل اقتصاد همسایه هستند و سعی می‌کنند در آن منطقه ثبات اقتصادی و سیاسی بوجود آورند.

حتی در مورد خود نمونه‌ی برزیل که امروز آقای احمدی‌نژاد به آنجا رفته است، وقتی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم قبل از آن که بخواهد شروع به گسترش روابطش با عرصه‌ی فراتر از آمریکای لاتین کند، در همان منطقه عمل کرده، به لحاظ پرداختن به مسئله انرژی و به لحاظ سیستم‌های رفت و آمد و حمل و نقل، این‌ها تا آنجا که ممکن است در این کشورها ادغام شده‌اند. در حالی که ایران در منطقه اصولاً نیست. اقتصادش مقداری ایزوله است. حتی با کشور بزرگی مثل ترکیه یا کشورهای دیگر منطقه آنچنان این اقتصادها ادغام نشده که بتوانند نیازهای هم را بشناسند و تکمیل کنند. و این کاری که ایران دارد در منطقه‌ی آمریکای لاتین و در آفریقا می‌کند، به نظر می‌آید بیشتر جنبه‌ی سیاسی دارد تا واقعاً در خدمت منافع اقتصادی و پاسخگوی نیاز اقتصادی ایران باشد. از این زاویه به نظر نمی‌آید که این سیاست، سیاست آینده‌داری باشد.

تظاهرات روز دوشنبه مخالفان دیدار احمدی‌نژاد از برزیل در پایتخت این کشور، برازیلیا؛ روی پوستر به زبان پرتغالی نوشته شده "آقای احمدی‌نژاد از کشورها برای پراکندن پیام نفرت بهره می‌گیرد، اما نه در اینجا! نه در برزیل!"
تظاهرات روز دوشنبه مخالفان دیدار احمدی‌نژاد از برزیل در پایتخت این کشور، برازیلیا؛ روی پوستر به زبان پرتغالی نوشته شده "آقای احمدی‌نژاد از کشورها برای پراکندن پیام نفرت بهره می‌گیرد، اما نه در اینجا! نه در برزیل!"عکس: AP

مطلع شدیم که علیه سفر آقای احمدی‌نژاد به برزیل، در این کشور تظاهرات شده است. در مورد نظر افکار عمومی این کشور و دیگر کشورهای آمریکای لاتین نسبت به دولت احمدی‌نژاد و این روابط می‌توانید توضیح دهید؟

می‌دانید که این سفری که دارد انجام می‌شود، قرار بود در خردادماه و قبل از انتخابات ریاست جمهوری انجام شود. در همان روزها هم، علی‌رغم این که این سفر انجام نشد، اما تظاهراتی در برزیل انجام شد. مجموعاً در یک‌سری از این کشورها، مثل برزیل و آرژانتین، اقلیت یهودی قوی‌ای وجود دارد، کسانی هستند که با انکار هولوکاست مخالف‌اند و با این نوع نگاه جمهوری اسلامی به اسراییل. گروه‌های مدنی‌ای هستند که مخالف سرکوب دگراندیشان‌اند و حتا همجنسگراها، همه اینها به این‌ دیدار اعتراض دارند. بخصوص حالا در برزیل شاید کمتر، ولی در کشوری مثل آرژانتین که سابقه انفجار آن مرکز یهودی‌ها یا سفارت اسراییل هم وجود دارد و هنوز هم این شائبه وجود دارد که جمهوری اسلامی یا حزب‌الله در آن نقش داشته‌اند، این نوع مخالفت‌ها قوی است. و به نظر می‌آید که در این عرصه اسراییلی‌‌ها هم دارند از آن طرف عمل می‌کنند.

جالب این است که پس از چهل‌ـ پنجاه سال که اولین مقام ارشد ایران به آمریکای لاتین می‌رود، می‌رود به برزیل، و همین یک هفته پیش هم آقای پرز از اسراییل بعد از چهل سال به آنجا رفته بود. یعنی رقابت فشرده‌ای بین این دو کشور جریان دارد. اسراییل نگران است که این رفت و آمدهای جمهوری اسلامی بتواند تأثیرات کوتاه مدتی هم داشته باشد و موجب برانگیختن حمایت این کشورها از ایران شود. این درگیری‌ها وجود دارد و طبیعی است که تحت‌الشعاع آن موافقت‌ها و مخالفت‌هایی هم بوجود آید. و ما شاهد بودیم، امروز هم باز تظاهراتی از طرف گروه‌هایی در برزیل علیه ورود آقای احمدی‌نژاد به این کشور صورت گرفت.

مصاحبه‌گر: کیواندخت قهاری

تحریریه: بابک بهمنش

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر