1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

چگونه فریدریش شیلر شاعر شد

۱۳۸۸ آبان ۱۸, دوشنبه

فریدریش شیلر، یکی از شاعران بنام آلمان محسوب می‌شود. آثار او تا کنون به بسیاری از زبان‌های جهان از جمله فارسی ترجمه شده است. داستان مصوری که در قالب یک گالری عکس ارائه شده، چگونگی شاعر شدن شیلر را به تصویر می‌کشد.

https://p.dw.com/p/KQzC
عکس: DW

برای دیدن عکس‌های گالری، علامت کنار اعداد را کلیک کنید!

EV/SA

Schiller Bild 1
عکس: Horus W. Odenthal

زندگی در پادگان

یوهان فریدریش کریستوف فون شیلر(Johann Christoph Friedrich von Schiller) ۱۰ نوامبر سال ۱۷۵۹ میلادی در شهر مارباخ آلمان بدنیا آمد. هنگامیکه شیلر چهار ساله بود، پدر او با سمت افسر وارد خدمت ارتش دوک‌نشین ورتمبورگ شد. به دستور دوک‌ورتمبورگ و علیرغم مخالفت خانواده‌ا‌ش فریدریش شیلر وادار به‌تحصیل در آکادمی نظامی "کارل اوژن" در نزدیکی اشتوتگارت شد. آن دوران چنین مرسوم بود که دوک‌ورتمبورگ کارمندان خود را از بین محصلین این آکادمی انتخاب و آنان را با حقوق ناچیز وادار به خدمت در دربار می‌کرد. فریدریش شیلر در سال ۱۷۷۳ میلادی تحصیل در رشته حقوق در آکادمی نظامی را آغاز کرد. آن دوران زندگی در آکادمی شدیدا برنامه‌ریزی و کنترل می‌شد. عدم وجود آزادی شخصی، کنترل دائمی، تمرین‌های نظامی، سختگیری بی‌اندازه در پادگان، اجبار به‌پوشیدن اونیفورم نظامی و بر سر گذاشتن کلاه‌گیس جنبه‌های کوناکون زندگی روزمره در آکادمی نظامی "کارل اوژن" را بازتاب می‌کنند.

Schiller Bild 2
عکس: Horus W. Odenthal

گردهم‌نشینی‌های مخفیانه

فریدریش شیلر سال ۱۷۷۵ میلادی رشته تحصیلی خود در آکادمی نظامی را تغییر داد و به تحصیل در رشته پزشکی پرداخت. یکی از استادان آکادمی به‌نام آبل (Professor Abel) شیلر را شدیدا تحت تاثیر قرار داد و زندگی ملال آمیز او درآکادمی را کاملا دگرگون کرد.شیلر و گروهی از دانشجویان ‌همگام او در گردهم‌نشینی‌های مخفیانه فلسفه و زیبائی‌شناسی عصر خود را بررسی کردند و با اصول خردگرائی و تجربه‌گرایی قرن هجدهم آشنا شدند. آنان در دورهم‌آئی خویش کتاب خواندند، مطلب نوشتند و نوشته‌های خود را در قالب تئاتر دکلمه و اجرا کردند. فریدریش شیلر در این جمع دوستی عمیق و مجادلات فرهنگی را تجربه کرد و بحران‌های شخصی را پشت ‌سر گذاشت. اولین نوشته‌های شیلر – مجموعه شعر"شب" و نمایشنامه "دانشجوئی از نسائو" (Der Student von Nassau) - نتایج این تجربیات هستند. دست‌نوشته این نمایشنامه مفقود شده‌است.

Schiller Bild 3
عکس: Horus W. Odenthal

نمایشنامه "دزدان"

فریدریش شیلردر سال ۱۷۸۱ میلادی نمایشنامه "دزدان" را به‌اتمام رساند و ناشناس منتشر کرد. کریستیان شوبارت (Christian Schubart)، شاعر آزادی‌خواه و منتقد سرسخت رژیم خودکامه دوک‌‌نشین ورتمبورگ، در نوشته‌ای انتقادی از نمایشنامه "دزدان" تجلیل فراوان کرد. نوشته‌های انتقادی شوبارت خشم دوک کارل اوژن را برانگیخت و موجب بازداشت و زندانی‌شدن او در قلعه هوهن آسپرگ شد. فریدریش شیلر با نام مستعار دکتر ریتر در قلعه هوهن آسپرگ به ملاقات شوبارت آمد. کریستیان شوبارت با شور وشوق فراوان نوشته خود در باب نمایشنامه "دزدان" را برای شیلر ودیگر حاضران خواند و محتوای آزادی‌خواهانه آن را تقدیر فراوان کرد. به‌دنبال آن فرمانده قلعه نام واقعی دکتر ریتر – فریدیش شیلر – را افشا کرد. آشنائی غیرمترقبه شیلر و شوبارت منجر به دوستی عمیق و تبادل افکار میان این دو شاعر آزادی‌خواه شد.

Schiller Bild 4
عکس: Horus W. Odenthal

موفقیت بی‌نظیر

فریدریش شیلر پس از اتمام تحصیلات پزشکی به سمت پزشک هنگ در خدمت دوک هوهن‌برگ استخدام شد. روز ۱۳ ژانویه ۱۷۸۲ میلادی نمایشنامه "دزدان" برای نخستین بار در تئاتر شهر مانهایم روی صحنه آمد. اجرای این نمایشنامه با استقبال بی‌نظیری، بویژه از جانب نسل جوان، مواجه شد. به‌دنبال آن آشوب و اختلال در سالن نمایش برپا شده و درگیری‌هائی رخ داد. شیلر جهت مشاهده اولین اجرای "دزدان" مخفیانه به مانهایم سفر کرد و برای اولین بار از نزدیک اجرای یکی از آثار خود بر صحنه و استقبال بی‌مانند از این اجرا را به چشم خود مشاهده کرد. در آن دوران دور شدن از پادگان امری غیرممکن بود و مجازات سختی را به‌همراه داشت. شیلر حتی اجازه ملاقات خانواده خود را نیز نداشت. با آشکار شدن سفر مخفیانه، شیلر برای دو هفته به زندان انداخته ‌شد. دوک کارل اوژن نوشتن و انتشار هرگونه نمایشنامه و "امثال آن" را اکیدا ممنوع کرد.

Schiller Bild 5
عکس: Horus W. Odenthal

نقشه‌های ماجراجویانه

فریدریش شیلر علی‌رغم مجازات زندان و بی‌توجه به ممنوعیت سفر برای دومین بار به مانهایم سفر کرد. هدف و خواست او دوری از محیط خشن پادگان - حتی برای زمانی کوتاه - و محدودیت‌‌های موجود در آن بود. در این سفر کوتاه دو تن از آشنایان و هواخواهان شیلر، از جمله هنریته فون وولسوگن (Henriette von Wolzogen)، او را همراهی کردند. در این سفر شیلر و همراهان او به تماشای نمایشنامه‌های طنزآمیز در تئاتر مانهایم رفتند. برای شیلر کاملا آشکار بود، زندگی بدون نوشتن معنائی نخواهد داشت. مدیر اجرائی تئاتر مانهایم او راتشویق به نوشتن نمایشنامه‌های دیگری کرد و به او امیدواری داد که نمایشنامه‌هایش را روی صحنه خواهد آورد. نامه‌های شیلر برنامه‌ریزی آتی و بی‌صبری او برای اجرای آن را با تمام جزئیات نشان می‌دهند. نقشه‌های شیلر کاملا ماجراجویانه هستند. دوک کارل اوژن از دومین سفر مخفیانه شیلر باخبر شد.

Schiller Bild 6
عکس: Horus W. Odenthal

ممنوعیت قلم

دوک ورتمبورگ فریدریش شیلر را به قصر هوهن‌هایم احضار کرد. نوشتن نمایشنامه، تماشای تئاتر در مانهایم، خروج مخفیانه از پادگان برای دوک کارل اوژن نشانه‌های شورش هستند. برخی از صحنه‌های نمایشنامه "دزدان" موجب عصبانیت کارل اوژن شدند که در مورد شیلر گفته بود: «او خودسر است و زیردستان حق خودسری ندارند. چاره دیگری نیست جز دستگیری شیلر و ممنوعیت قلم برای او.»

Schiller Bild 7
عکس: Horus W. Odenthal

فرار

۲۲ سپتامبر ۱۷۸۲ میلادی شیلر شبانه از پادگان و شهر اشتوتگارت فرار کرد. آندراس اشترایکر (Andreas Streicher)، موسیقی‌دان و دوست شیلر، در این فرار او را همراهی کرد. انتخاب این روز اتفاقی نبود. دوک کارل اوژن در قصر خود مراسم جشن و سروری به افتخار تزار روس، پاول اول، برگزار کرده‌بود. در مراسم استقبال در قصر وتمبورگ، کلیه مردم شهر شرکت داشتند. گویی شهر مرده بود و در آن حتی پرنده‌ای نیز پر نمی‌زد.هنگامیکه شیلر و همراه او به دروازه شهر نزدیک شدند و اشتوتگارت را ترک کردند، آتشبازی آسمان شهر را پوشاند. "دکتر ریتر" و "دکتر ولف" در راه "سفر کاری به اسلینگن"؛ این نام مستعار شیلر و همراه او برای خروج از شهر و پرده‌پوشی آنان برای فرار بود.

Schiller Bild 8
عکس: Horus W. Odenthal

احساسات بیش از اندازه

شیلر ابتدا به مانهایم رفت و نزد یکی از دوستان خود، ویلهلم کریستیان مایر (Wilhelm Christian Meyer)، پناه جست. مایر کارگردان تئاتر و هنرپیشه بود. فرار شیلر شدیدا موجب نگرانی او شد. شیلر اکنون سربازی فراری بود و دوک وتمبورگ در جستجوی او. مایر نزد دوک کارل اوژن میانجیگری کرد و سعی نمود دوک را با شیلر صلح و آشتی دهد. سخنرانی‌های شیلر در مانهایم چندان طرفدارانی نیافتند. احساسات بیش از حد و اندازه از سوئی و زبان کنایه‌آمیز او از سوئی دیگر در شنوندگان واهمه و ترس ایجاد کردند. پا در میانی مایر بی‌نتیجه ماند و کارل اوژن بهیچ‌وجه حاضر به‌صلح با شیلر نشد. برای فریدریش شیلر راه دیگری وجود نداشت جز فرار و خارج شدن از منطقه نفوذ کارل اوژن، دوک ورتمبورگ.

Schiller Bild 9
عکس: Horus W. Odenthal

نقشه‌های جدیدی برای زندگی

فریدریش شیلر بین سال‌های ۱۷۸۲ و ۱۷۸۵ میلادی در مانهایم زندگی کرد. اوائل سال ۱۷۸۲ میلادی "گلچین اشعار سال ۱۷۸۲" او چاپ شد. در این مجموعه، ۸۳ شعر شیلر منتشر شد. شیلر در مسیر فرار خود از مانهایم به فرانکفورت رفت. از آنجائیکه شیلر و دوست همراه او، اشترایکر، وضعیت مالی نامناسبی نداشتند، مجبور شدند مسیر مانهایم تا فرانکفورت را با پای پیاده پشت سر بگذارند. آنان سه روز تمام در راه بودند. شیلر غرق در افکار خود بود. او حتی نیم‌نگاهی نیز به طبیعت اطراف خود نیفکند. او در تار و پود ذهنی خویش طرح‌های اولیه و چهارچوب یک سوگ نمایشی را آماده‌کرد: "دسیسه و عشق". این اثر در سال ۱۷۸۳ میلادی منتشر شد.

Schiller Bild 10
عکس: Horus W. Odenthal

سرخوردگی پیاپی

فریدریش شیلر وارد شهر فرانکفورت شد. شیلر از زندگی پر از شور و هیجان و امکانات بی‌شمار شهر بزرگی مانند فرانکفورت ایده‌های بکر و تازه‌ای گرفت. او در ابتدا سرشار از انرژی کاری است، اما پس از زمانی کوتاه، نامه‌های او حاکی از سرخوردگی و بحران روحی او هستند. شیلر نسخه‌ای از درام جدید خود به نام "توطئه‌گری فیسکوی اهل جنوا" را برای اجرا فرستاد و امیدوار بود که با تقاضای او برای دریافت مساعده ناچیزی موافقت شود. در نامه‌ای به او اطلاع داده می‌شود که با دریافت مساعده او مخالفت شده، چرا که این درام اصولا قابل اجرا نیست. اندرزهای پدر شیلر و تهدیدات دوک کارل اوژن او را به فکر خودکشی می‌اندازد. فریدریش شیلر روی پل ایستاده و نگاه عمیقی به آب جاری در رودخانه ماین(Main) می‌افکند.

Schiller Bild 11
عکس: Horus W. Odenthal

آرامشی واهی

پس از گذراندن دروانی پر آشوب در فرانکفورت فریدریش شیلر، دامداری در نزدیکی مانهایم را برای اقامت انتخاب کرد. او مخفیانه روی اثر خود "توطئه‌گری فیسکوی اهل جنوا" کار کرد و تغییراتی در آن داد. شیلر همچنین درام مشهور خود "دسیسه و عشق" را به اتمام رساند. دوران اقامت او در نزد خانواده مایر دورانی پر از آرامش است. مهمانی‌های خودمانی و گفت‌وگوهای صمیمانه پریشان‌حالی او را اندکی کاهش داد. هنگامیکه یک افسر عالی‌رتبه ارتش تحقیقاتی را در مورد او شروع کرد، شیلر دچار ترس و واهمه شد، شبانه خود را مخفی کرد و تصمیم به فرار گرفت.

Schiller Bild 12
عکس: Horus W. Odenthal

عزیمت

دوستان شیلر آندراس اشترایکر و کریستیان مایراو را پای پیاده تا شهر ورمس (Worms) همراهی کردند و در راه او را از چشم جاسوس‌های دوک ورتمبورگ مخفی نگاه داشتند. شیلر با دوستان خود شبی فراموش‌نشدنی در ورمس گذراند و فردای آن روز با کالسکه پستی به سفر خود ادامه داد. تا چشم نگاه می‌کرد همه جا پوشیده از برف بود. شیلردر کالسکه کنار مسافران نانشناس نشسته و خاطرات خود را به‌یاد آورد. فریدریش شیلر به هنریته فون وولسوگن پناه آورد و در املاک او در نزدیکی منطقه تورینگن (Türingen) سرپناهی یافت. او در این ملک دورافتاده و متروک عاقبت آرامشی یافته، روزهای خود را وقف نوشتن کرد. فریدریش شیلر آرزوی دیگری نداشت جز شاعر شدن.