اعلام دستگیری یک گروه ترور در آستانه ۱۳ آبان<br>مصاحبه با حسین باستانی
۱۳۸۸ آبان ۱۲, سهشنبهروابط عمومی وزارت اطلاعات اعلام کرد که توطئه یک گروه تروریستی را خنثی کرده است که از مدتها پیش در حال برنامهریزی برای ترور شخصیتهای سیاسی کشور و مسئولین ارشد نظام بوده است. در خبر وزرات اطلاعات، نام کامران دانشجو، وزیر علوم دولت دهم و رئیس سابق ستاد انتخابات، به عنوان هدف اصلی ترور آمده است. همچنین گفته شده که قصد بر ترور «یکی از چهرههای شاخص شورای نگهبان» هم بوده است.
حسین باستانی، تحلیلگر سیاسی، به پرسشهای دویچه وله در این زمینه پاسخ داده است.
دویچه وله: آقای باستانی، با توجه به خبرهایی که در مورد دستگیری اعضای یک گروه تروریستی برای ترور مسئولان ارشد نظام شنیدهاید، فکر میکنید این گزارشهای وزارت اطلاعات تا چه حد جنبهی تبلیغات سیاسی دارد و تا چه حد ممکن است از واقعیت نشأت گرفته باشد؟
حسین باستانی: ببینید، به لحاظ تئوریک این مسئله احتمالش منتفی نیست که ترورهایی توسط گروههایی در ایران برنامهریزی شده باشد. ما از این مسئله اطلاع خاصی نفیا یا اثباتا نداریم. ولی نکتهای در خصوص این نوع اطلاعرسانیهای وزارت اطلاعات وجود دارد، این است که کسی به وزارت اطلاعات ما به عنوان یک دستگاه راستگو اعتمادی ندارد. بحث این نیست که مخالفان جمهوری اسلامی این اعتماد را نداشته باشند. حتی در داخل حکومت جمهوری اسلامی هم کسی اطلاعرسانیهای این دستگاه را لزوماً حجت نمیداند و اعتماد کامل ندارد که چیزهایی که توسط دستگاه امنیتی بیان میشود، راست است. قطعا در مجلس این بیاعتمادی وجود دارد. قطعاً بین مسئولان قوه قضاییه که بهکرات با وزارت اطلاعات درگیر بودند، این اعتماد وجود ندارد. نه بر سر مسایلی مثل نحوه رعایت حقوق بشر، بلکه بر سر تداخل وظایف و دخالت در مسایل قضایی و اینها، همواره این درگیریها وجود داشته است، قطعاً در بین مسئولان قوه قضاییه هم این اعتماد وجود ندارد. و در بین به هرحال حتی محافظهکاران برجستهی کشور هم شما نمیتوانید مطمئن باشید که اعتمادی وجود دارد نسبت به اینکه چیزهایی که وزارت اطلاعات بیان میکند به عنوان اطلاع رسانی، تا چه مقدارش اطلاعات واقعی هستند و تا چه مقدارش چیزهایی بوده که مصلحت دانسته شده است که اعلام بشود.
وزارت اطلاعات حتی قبل از تصفیهی گستردهی مردادماه، یا به عبارتی قبل از قتلعام مردادماه، که چهار تا از معاونتهایش برکنار شدند، وزیر برکنار شد و تعداد زیادی از مدیران کل و مدیران دیگر و حتی پرسنل این وزارتخانه تصفیه و دچار بازنشستگی زودهنگام شدند، به خاطر کنار رفتن وزیر و تیم او و تلاش دولت برای واردکردن نسل جدیدی از نیروهایی که تجربهی کافی هم نداشتند به این وزارتخانه که عمدتاً هم از سپاه آمده بودند، حتی قبل از آن زمان این دستگاه به لحاظ اعتماد و حتی به لحاظ حرفهای کاملا در معرض اطمینان قرار نداشته است که چیزهایی که میگوید، اطلاعات درستی باشد، چه برسد به حالا که این دستگاه دچار تغییرات بنیادین شده است و از نیروهایی غیرحرفهای پر شده که طبیعتاً به خاطر اهداف سیاسی مشکلی نخواهند داشت که هر چیزی را تحت عنوان اطلاعات امنیتی اعلام بکنند.
بنابراین شما این نوع خبردهی را در پیوند با تحولات وزارت اطلاعات میبینید که دارد خودش را با نهادهای موازی هماهنگ میکند؟
لزوما آن را در ارتباط با تحولات جدید این وزارتخانه نمیبینم. همیشه این نوع اطلاعرسانیها در وزارت اطلاعات وجود داشته است. ولی فقط تأکید میکنم که در فضای فعلی که وزارت اطلاعات در غیرحرفهایترین شرایط خودش در سالهای گذشته قرار دارد، طبیعتاً احتمال اینکه اطلاعرسانیهای غلط انجام بدهد، شاید از هر زمان دیگری بیشتر افزایش پیدا کرده است. وگرنه در گذشته هم این نوع کارها بهکرات در وزارت اطلاعات صورت گرفته است.
ما فراموش نکردهایم، بویژه در این چهارسال دولت آقای احمدینژاد، بارها توسط وزارت اطلاعات چیزهایی بیان شده است که بعداً رفتار خود این دستگاه و رفتار قضایی و کل حکومت نشاندهندهی این نبوده است که این اطلاعات را جدی میگیرد. مگر ما یادمان رفته است که قبل از انتخابات این وزارتخانه اعلام کرد که یک تیم تروریستی دستگیر شدهاند که از خارج هم هدایت میشدند. خب، پس چرا راجع به این تیم تروریستی بعداً اطلاعرسانی صورت نگرفت؟ مگر بعد از انتخابات این همه ما دستگیری نداشتیم و این دادگاههای بزرگ را نداشتیم که در آن دیگر حتی اتهاماتی در حد اخلال در ترافیک هم مورد رسیدگی قرار گرفت و مبنای صدور حکم و کیفرخواست شد؟ چرا در این دادگاهها این تروریستها آورده نشدند؟ لابد اتفاق مهمی بوده که احتیاج به بررسی قضایی داشته است.
نمونههای دیگری هم ما در این ارتباط داشتهایم. فراموش نکردهایم که بعد از انفجار "کانون رهپویان وصال" در شیراز در ابتدا دستگاه امنیتی ایران و حتی شورای امنیت کشور در یک اطلاعیهی رسمی اعلام کرد که این یک حادثه بوده و مهماتی که در داخل مسجد بوده منفجر شده است. ولی بعداً اعلام کردند که تروریستهای عامل این مسئله را گرفتند و توضیح ساده وزارت اطلاعات هم این بود که خب صلاح بود آنموقع این طوری بگوییم که بتوانیم بعداً عملیات خودمان را به راحتی انجام بدهیم. اگر واقعاً این طور باشد که دستگاه امنیتی کشور مبنایش بر این است که جایی که صلاح بداند میتواند حتی در اطلاعیههای رسمی دروغ بگوید، خب چه اطمینانی هست که در موارد دیگر این کار تکرار نشود.
یا نمونههای دیگری مثل انفجار اهواز یا انفجارهای دیگری که مسئولان امنیتی کشور اعلام کردند که اینها کار دولتهای خارجی است، ولی بعداً ما حتی شاهد این نبودیم که هیچ پیگیری حقوقیای در سطح بینالمللی صورت بگیرد. مگر میشود که دولتهای خارجی که، بهزعم دستگاه اطلاعاتی ما، در این نوع عملیات تروریستی دخیل هستند، اساساً هیچ طرح دعوایی در سطح بینالمللی علیهشان نشود؟ بالاخره لابد مسئولان امنیتی ما باید روی دفاع از منافع جمهوری اسلامی حساسیت داشته باشند! چرا اینها را پیگیری نمیکنند؟ چرا در سطح بینالمللی پیگیری نشده و چرا در دادگاههای داخلی اثری از آنها نیست؟ همهی اینها ابهاماتی است که جدی بودن ادعاهای امنیتی دستگاه امنیتی ما را در موارد مختلف زیر سوال میبرد.
از اینکه اسم کامران دانشجو، وزیر علوم دولت دهم، یا "یک چهرهی شاخص شورای نگهبان" بهعنوان هدفهای اصلی ترور در این خبر وزارت اطلاعات آمده است، چه میشود برداشت کرد؟ آیا هدفشان اتهام زدن به اصلاحطلبان است؟
واضح است که به هرحال بعد از انتخابات رویکرد دولت آقای احمدینژاد این بوده که با چنگ و دندان از نتایج یک انتخابات نامشروع دفاع بکند. خب، یک راه خیلی تکراریش هم، که در گذشته هم البته بارها راههای مشابه توسط این دولت مورد استفاده قرار گرفته و بویژه بعد از انتخابات بیشتر از همیشه این کار صورت گرفته، این بوده که در واقع منتقدان دولت، در این فقرهی اخیر منتقدان نحوهی برگزاری انتخابات را، به چنان اتهاماتی بنوازند که کسی جرأت نکند اتهامات علیه دولت را پیگیری بکند. وقتی که کار را به اینجا برسانند که بگویند ببینید، آن کسانی که برگزارکنندهی انتخابات بودند، حتی هدف عملیات تروریستی قرار گرفتهاند یا قرار بوده قرار بگیرند، آنوقت شما به این صورت لابد طرف مقابل را و منتقدان انتخابات و دولت و شورای نگهبان و انتخابات را میخواهید چنان در موضع تدافعی قرار بدهید که تمام هم و غم آنها مصروف به این بشود که اثبات کنند که تروریست نیستند یا با تروریستها ارتباطی نداشتهاند، نه این که بخواهند پیگیری بکنند که چه طور در یک انتخابات در حجمی وسیع آرای مردم جابجا شده است.
اینها در واقع به عقیدهی من ادامهی دست و پا زدنهایی است که برای دفاع از یک انتخابات نامشروع صورت میگیرد، انتخاباتی که نحوهی برگزاری آن کشور را در بحران فرو برده است. به طور مشخص وقتی یک چنین اطلاعرسانیای، بهزعم وزارت اطلاعات، دو روز قبل از ۱۳ آبان صورت میپذیرد، طبیعتاً اهداف آن بیشتر در معرض توجه قرار میگیرد. چون میدانیم که ۱۳ آبان زمانی است که منتقدان دولت و رهبران اصلاحطلبی که معتقدند در انتخابات تقلب شده است، از مردم برای حضور در صحنه و انجام تظاهرات اعتراضی دعوت کردهاند و تقریباً تمام مسئولان امنیتی و نظامی هم تا حالا هشدار دادهاند که با این مسئله برخورد خواهند کرد و اجازه نخواهند داد که روز ۱۳ آبان به یک مناسبت برای تظاهرات ضد دولتی تبدیل بشود. وزارت اطلاعات هم به نظر میآید سهم خودش را در این ارتباط دارد انجام میدهد، منتهی با بیان ادعاهای خاص و خیلی بزرگ امنیتی که حتی منتقدان را به همسویی با تروریستها هم متهم میکند. طبیعی است که هدفش این است که در واقع اقدامات بعدی آنها را کنترل بکند.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: جمشید فاروقی