1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

کنسرت کیهان کلهر به همراه گروه بروکلین رایدر<br>گفت‌وگو با سیامک جهانگیری

۱۳۸۸ آبان ۷, پنجشنبه

کیهان کلهر، به همراه گروه بروکلین رایدر، شنبه ۳۱ اکتبر (نهم آبان)، در سالن فیلارمونی شهر کلن کنسرتی را برگزار خواهد کرد. سیامک جهانگیری، آهنگساز و نوازنده نی، در گفت‌وگویی با دویچه وله، از جزییات این اجرا می‌گوید.

https://p.dw.com/p/KDr2

گروه بروکلین رایدر (Brooklyn Rider)، متشکل از چهار نوازنده‌ی سازهای زهی است که در کنار سه نوازنده ایرانی، کیهان کلهر (کمانچه)، سیامک جهانگیری (نی) و روزبه رحیمی (سنتور)، کنسرتی را در سالن فیلارمونی شهر کلن اجرا می‌کنند. در این کنسرت، قطعاتی از ساخته‌ها‌ی کیهان کلهر و همچنین کالین جاکوبسن (Colin Jacobsen)، از اعضای گروه بروکلین رایدر اجرا می‌شود که در میان آن‌ها می‌‌توان به قطعه شهر خاموش، ساخته کیهان کلهر، از آلبومی به همین نام اشاره کرد.

سیامک جهانگیری، نوازنده نی و از اعضای گروه جاده ابریشم (The Silk Road Project)، که در این اجرا کیهان کلهر را همراهی می‌کند، در گفت‌وگویی با دویچه وله از این اجرا و همچنین فعالیت‌های هنری خود با گروه جاده ابریشم می‌گوید.

سیامک جهانگیری
سیامک جهانگیریعکس: Siamak Jahangiri

دویچه وله: آقای جهانگیری، اولین نکته‌ای که در مورد کنسرت شما به همراه آقای کلهر جلب توجه می‌کند، همنوازی سه نوازنده‌ی ایرانی با گروه بروکلین رایدر است. لطفا در مورد این گروه و نوازندگان آن توضیح دهید.

سیامک جهانگیری: گروه بروکلین رایدر از افرادی تشکیل شده است که به نوعی در پروژه‌ی جاده ابریشم کار می‌کنند و با آن پروژه همکاری دارند. از آنجا که گروه جاده ابریشم حدود ده سال است که مشغول اجرای برنامه‌ها و کنسرت‌هایی از این قبیل است، یعنی قطعاتی که توسط آهنگسازان کشورهای جاده ابریشم ساخته می‌شوند را اجرا می‌کند، به نوعی یک گروه ترکیبی به حساب می‌آید. در واقع این نوازنده‌ها به نوعی با قطعات آقای کلهر و با فضای تلفیقی این نوع کارها آشنا هستند. سال گذشته یک سی دی به اسم «شهر خاموش» به بازار آمد که تعدادی از کارهای آقای کلهر و تعدادی از ساخته‌های گروه بروکلین رایدر در آن سی دی اجرا شده بود. بنابراین همکاری این گروه برمی‌گردد به همکاری ده ساله‌ی ما با پروژه‌ی جاده‌ی ابریشم که در آن مشغول به کار و اجرای قطعاتی از این قبیل هستیم.

می‌توان نتیجه گرفت که علت همکاری آقای کلهر با گروه بروکلین رایدر، در واقع بیشتر به‌خاطر نوع فضای کارهای آقای کلهر است؟

این نوازنده‌ها افرادی هستند که در مجموعه‌ی جاده ابریشم کار می‌کنند و سال‌هاست که به نوعی با هم آشنایی داریم. حالا به واسطه‌ی این آشنایی و شاید آشنا بودن آن‌ها با فضای موسیقی ایرانی که طی این سال‌هایی که به هرحال باهم همکاری و کار می‌کنند، ایجاد شده است، مسلماً ارتباط بیشتر و همکاری بیشتر را نیز در پی داشته است. یعنی به نوعی به فضای کاری موسیقی آقای کلهر نزدیک‌اند و از اینکه سال‌ها با همدیگر در ارتباط هستند، می‌شود نتیجه گرفت که به خاطر این ارتباط زیاد و به خاطر این همکاری چندساله طبیعتاً این همکاری ادامه یافته است. ولی این بچه‌ها در واقع از دل آن گروه موسیقی، کوارتتی را شکل داده‌اند به اسم بروکلین رایدر، که الان با همدیگر مشغول کنسرت‌های مستقل‌تر و شخصی‌‌تر هم هستند.

در اجرای قبلی این گروه به همراه استاد کلهر از ساز نی استفاده نشده بود. نظرتان درباره‌ی اضافه‌شدن این ساز چیست، چه برداشتی از قطعات و استفاده از نی دارید؟

قطعه‌ی «شهر خاموش» با همان ترکیب اجرا می‌شود. ما در واقع قطعه‌ی جدیدی را اجرا خواهیم کرد و در واقع در قطعه شهر خاموش ساز نی قرار نیست اضافه شود. آن قطعه با همان مشخصات و در واقع با همان شکلی که نوشته شده و اجرا شده، قرار است اجرا شود. ما قطعات جدیدی را به همراه گروه بروکلین رایدر اجرا می‌کنیم که در این قطعات از ساز نی و سنتور استفاده می‌شود.

درباره قطعه «شهر خاموش»، استاد کلهر توضیح داده بودند که در این آهنگ به جای استفاده از نت، نشانه‌گذاری شده و نوازنده‌ها براساس برداشت شخصی‌شان از آن نشانه‌ها، هر کدام سهم مشخصی در پدیدآمدن قطعه دارند، یعنی هر اجرای این قطعه احتمالا متفاوت هم خواهد بود.

واقعیت این است که در آن قطعه، تا آنجایی که من آشنا هستم، این طور نیست که اصلاً نت وجود نداشته است. در قسمت آغازین آن قطعه در واقع فرازها و حرکت‌های مشخص ملودیکی وجود دارد که در آنجا به نوازنده‌ها اجازه داده می‌شود که با اجرای موسیقی آن قسمت، موزیک را بسط دهند. در واقع یک نوع بداهه‌نوازیی است که می‌تواند طول مقدماتی قطعه را کمی تغییر بدهد و حس آن قسمت را کمی وابسته کند به هر اجرایی که انجام می‌شود. اما قسمت بعدی‌اش کاملاً یک فرم نت‌نویسی‌شده دارد و بعد ارکستر در اجرا یک مسیر مشخص موسیقایی را طی می‌کند و از نت استفاده می‌کند و با نت پیش می‌رود. ممکن است که از این شیوه و از این تکنیک استفاده شود و علت اینکه این گروه توانسته است از پس این کار بربیاید، به خاطر این آشنایی است که سال‌ها باهم داشته‌اند. یعنی به خاطر ارتباط و همکاری است که با آقای کلهر داشته‌اند و طبیعتاً در موسیقی بداهه، معمولاً نوازنده‌هایی که سالیان سال است باهم کار می‌کنند، این قدرت را دارند که ذهنیت یکدیگر را پیش‌بینی کنند، یا به ذهنیت یکدیگر نزدیک شوند و یک بافت منسجم و وابسته‌ای را باهم شکل دهند. حالا ممکن است که از این نزدیکی در همین کار جدید هم استفاده شود.

Brooklyn Rider

آقای جهانگیری، بپردازیم به برنامه‌های خود شما. شما سال‌هاست که در پروژه‌ی جاده‌ی ابریشم شرکت دارید. ولی در کنسرت اخیر آنها در ماه سپتامبر حضور نداشتید، علت عدم حضورتان چه بود؟

پروژه‌ی جاده‌ی ابریشم همان‌طور که اطلاع دارید، در واقع تشکیل‌شده از موزیسین‌هایی است که در کشورهای جاده‌ی ابریشم زندگی می‌کنند و این کشورها کشورهایی بودند که یک زمانی در مسیر بازرگانی و تجاری شرق به غرب بوده‌اند و این پروژه در واقع ایده‌اش، در ارتباط فرهنگی این کشورهاست.

همان طور که می‌دانید نوازنده‌های بسیار زیادی در این پروژه کار و فعالیت می‌کنند و به فراخور کنسرت‌هایی که هست و نوع قطعاتی که اجرا می‌شود، ممکن است که مثلاً قطعاتی از این کشورها اجرا نشود یا مثلاً ممکن است قطعه‌ای اجرا شود که با ساز سنتور باشد و چهار تا ساز زهی و دو تا پرکاشن. بنابراین، به فراخور نوع قطعاتی که اجرا می‌شود، موزیسین‌ها دعوت می‌شوند و در همه‌ی اجراها همه‌ی نوازند‌ه‌ها الزاما نیستند، بلکه بر اساس قطعاتی که اجرا می‌کنند افرادی حضور دارند و کارها اجرا می‌شود.

فکر می‌کنید حضور نوازندگان ایرانی در گروهی مثل جاده ابریشم، که همان طور که اشاره کردید، متشکل از سازهای جهانی و البته ایرانی است، تا چه حد در معرفی موسیقی کلاسیک ایرانی نقش دارد؟

واقعیت این است که در کنسرت‌هایی که ما در پروژه‌ی جاده‌ابریشم داریم، گاهی اتفاق می‌افتد به شکل تریو، قطعه اجرا می‌کنیم. یعنی مثلاً ساز نی، سنتور و کمانچه. ایده‌ی پروژه‌ی جاده ابریشم این است که شرکت‌کنندگان در کنسرت‌ها ضمن آشنایی با ملت‌ها و به هرحال جاهایی که کنسرت اجرا می‌شود، با موسیقی کلاسیک منطقه، و با توانایی‌های آن موسیقی و همچنین به ارتباط‌گیری‌شان در ترکیب‌بندی‌های مختلف هم پی ببرند.

از این بابت دو نگاه وجود دارد. یک نگاه وقتی هست که ما قطعات کاملاً ترکیبی داریم که شما از رنگ سازهای مختلف و گاه ممکن است از ارتباطات موسیقایی دو فرهنگ، مثلاً فرهنگ آذربایجان با ایران، فرهنگ ترکیه با ایران، فرهنگ عرب با ایران یا هند با ایران یک جاهایی ببینید این کنسرت‌ها، از نظر موسیقایی و فرهنگی و از نظر رنگ سازها با همدیگر ارتباط خیلی خوبی می‌سازند. و یک وقت هم هست که شما مثلاً ترکیب‌بندی صوتی این سازها را در کنار همدیگر می‌شنوید و به یک بافت صوتی جدید می‌رسید. از این بابت در هر دو نگاه، آشنایی‌ای با موسیقی نقاط دیگر دنیا ایجاد می‌شود و طبیعتاً بی‌تأثیر نیست و می‌تواند این ایده‌های صوتی، این رنگ‌های صوتی در ارتباطش با مخاطب، موسیقی ایرانی را نیز معرفی کند.

در واقع می‌شود نتیجه گرفت که شنونده‌های غیرایرانی از طریق پروژه‌ی جاده ابریشم، یا به سبب آهنگسازیی که در موسیقی کلاسیک ایران انجام شده با این موسیقی آشنا می‌شوند و یا اگر قرار باشد قطعاتی در موسیقی غیرایرانی اجرا بشود، همین استفاده از سازهای ایرانی در ارکستر، باعث توجه‌ بیشتر به سمت موسیقی ایران می‌شود!

زمانی شما با دیدن و شنیدن یک ساز برایتان جذابیتی شکل می‌گیرد و حتا این سوال پیش می‌آید که راجع به آن ساز و آن موسیقی و آن فرهنگ بیشتر بدانید. این ارتباط کمک می‌کند که آدم‌ها در واقع در یک مسیری قرار بگیرند. حالا یک وقت هست که آهنگ این کار را می‌کند، یک وقت صدای سازی این کار را می‌کند و یک وقت هم هست که می‌بینید تأثیرات مختلفی است که می‌تواند این دعوت را از مخاطب خودش داشته باشد. بنابراین الزاماً کنسرت‌هایی که اجرا می‌شود، آهنگسازان غیرایرانی ندارند. یک وقتی هست که کار مثلاً توسط خود گروه جاده ابریشم شکل می‌گیرد. مثلاً نوازنده‌ها هستند و باهم می‌نشینند و تبادل نظر می‌کنند. بعد مثلاً یک دفعه می‌بینید که ترکیبی از دل همین صداها در می‌آید. و این اتفاق به خاطر ارتباطی که بعد از ده سال بین این نوازنده‌ها ایجاده شده، شکل گرفته است.

می‌خواهم بگویم بین خود موزیسین‌ها هم این اتفاق دارد می‌افتد. یعنی آن آشنایی بیشتر، آن توانایی‌ها و شناخت نسبت به فرهنگ و نسبت به ساز، بیشتر شده و حالا می‌تواند محصولی در قالب یک همفکری گروهی شکل بگیرد. و طبیعتاً وقتی این اتفاق بین خود اعضای یک گروه می‌افتد، وقتی که این کنسرت‌ها تعدادشان زیاد باشد، وقتی آشنایی مردم با این فضای صوتی و با این فضای موسیقایی زیاد می‌شود، آن موقع شما می‌بینید که محصول فرهنگی خوبی خواهد داشت، از این بابت که مثلاً موسیقی چین، ایران و یا موسیقی هند با نگاه دیگری معرفی می‌شود.

مصاحبه‌گر: کاوه بهرامی

تحریریه: بابک بهمنش

برای شنیدن گفت‌وگو با سیامک جهانگیری بر لینک پایین صفحه کلیک کنید.