اعضای بازداشتشده تحکیم وحدت آزاد شدند
۱۳۸۸ مهر ۱۱, شنبه۱۵ تن از اعضای دفتر تحکیم وحدت که قرار بود روز جمعه دهم مهرماه در پارک جمشیدیه تهران دور هم جمع شده و در مورد شروع سال تحصیلی و رویکرد جنبش دانشجویی به قضایای اخیر صحبت کنند، توسط ماموران وزارت اطلاعات به اتهام ’’قصد برپایی تجمع غیرقانونی‘‘ دستگیر شدند.
مهدی عربشاهی، میلاد اسدی و فرید هاشمی از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت جزو بازداشتشدگان بودند که به همراه سایر دوستان و همکارانشان صبح روز شنبه یازدهم مهرماه آزاد شدند.
مرتضی سیمیاری دبیر اجتماعی دفتر تحکیم وحدت در گفت و گو با دویچهوله ضمن اعلام خبر آزادی این افراد میگوید این احضارها و بازداشتهای کوتاه مدت یا طولانی نشانهای از سردرگمی دولت کنونی در برخورد با اعتراضات مردمی است.
وی معتقد است این گونه برخوردها نمیتواند باعث ساکت شدن دانشگاه شود و برعکس معتقد است هرچه فشار بر دانشجویان بیشتر شود، اعتراضات رادیکالتر خواهد شد.
سیمیاری همچنین در مورد اظهارات اخیر فرمانده سپاه که از بسیج دانشجویی خواسته در برخورد با دانشجویان ’’خاطی‘‘ منتظر دستور مافوق نشوند و خود عمل کنند میگوید فرمانده سپاه دانشگاه را با پادگان اشتباه گرفته و تصور کرده همانگونه که در پادگان میتوان دست به برخوردهای تند و خشن زد در دانشگاه هم میتوان همان کار را کرد.
• مصاحبه با دبیر اجتماعی دفتر تحکیم وحدت
دویچهوله: آقای سیمیاری باخبر شدیم که اعضای بازداشت شدهی دفتر تحکیم وحدت امروز صبح آزاد شدهاند. آیا این خبر صحت دارد؟
مرتضی سیمیاری: بله، امروز صبح دوستان ما که دیروز بازداشت شده بودند، تقریباً بعد از گذشت ۲۴ساعت از سوی دفتر پیگیری وزارت اطلاعات آزاد شدند.
البته ما هنوز با وجود گذر این زمان متوجه نشدهایم که علت واقعی دستگیری این دوستانمان و علت آزاد کردن آنها چه مسئلهای بوده. بهر ترتیب وقتی کسانی توسط وزارت اطلاعات بازداشت میشوند، قاعدتاً باید یک بحث خاصی باشد.
من احساس میکنم که اینگونه بازداشت کردنها و آزاد کردنها فقط روی همان رویهای است که از قبل داشتند، یعنی این دولتی که روی کارآمده، الان دستپاچه و سرآسیمه است و تحلیل خاصی از شرایط ندارد و سعی میکند که با احضارکردن، تهدیدکردن و بازداشتهای طولانی یا کوتاه مدت آن پروسهی سکوت در کشور را بوجود بیاورد و سعی بکند با برخوردهای نسبتاً جدی که دارد انجام میدهد، فضایی را ایجاد بکند که حداقل صدایی که در حال حاضر در کشورمان وجود دارد، این صدا را هم برای مدتی ببندد و اجازه ندهد که تحلیل خاصی از فضایی که در کشور وجود دارد، در عرصهی جهانی و نیز عرصهی عمومی کشورمان انتقال پیدا بکند.
بازداشتهای دیروز در کجا صورت گرفته بود؟ آیا به صورت دستهجمعی بود یا تک تک بود؟
دیروز در پارک جمشیدیه قرار بود که جلسهی شورای دفتر تحکیم وحدت تشکیل بشود، که در مرحلهی اول نیروی انتظامی با این مسئله برخورد میکند. وقتی ما پیگیری کردیم که علت این برخورد و این بازداشتها چه بوده، در ابتدا عنوان کردند که درآنجا قرار بوده که تجمعی صورت بگیرد. در حالی که هیچ تجمعی نبوده، یک بحث تشکیلاتی بوده و بیشتر به خاطر این که سال تحصیلی جدید آغاز شده و این حق طبیعی همهی افراد است که بتوانند در کنارهمدیگر بنشیننند و برای آیندهی خودشان تصمیمگیری بکنند.
همان طور که گفتم روی تحلیل اشتباهی که داشتند به این نتیجه رسیده بودند که ممکن است از داخل این جلسه بحث خاصی خارج بشود. من احتمال میدهم که این برخورد به این بوده که اینها سعی میکنند با یک بحث بیربط مثل این که قرار بوده تجمعی صورت بگیرد، در ابتدای سال تحصیلی با این برخورد کردنها و با این رفتاری که از خودشان نشان میدهند فضایی را ایجاد بکنند که دانشجویانی که نسبت به رفتاردولت منتقد هستند و هنوز نسبت به مسئلهی انتخابات قانع نشدهاند، وارد یک فضای سرکوب ابتدایی شوند و با تهدیدهای مکرر اجازه ندهند که آنها وظیفهی نقش دانشجوییشان را انجام بدهند.
آیا شما تماسی با دوستان آزادشدهیتان داشتهاید و احیانا با آنها صحبت کردهاید که در این ۲۴ساعت برآنها چه گذشته است؟
بله. من یک صحبت ابتدایی با دوستانم کردم. البته هنوز فرصت نشده که خیلی جدی با همدیگر سر این مسایل صحبت بکنیم. اما آن چیزی که به من گفتند این که متاسفانه رفتارهای خیلی خوبی درداخل بازداشتگاهها با زندانیان سیاسی - عقیدتی همان طور که انتظار هم میرفت صورت نمیگیرد و نوع برخوردهایی که در بازداشتگاهها صورت میگیرد، بخصوص بازداشتگاههای نیروی انتظامی و پلیس امنیت متاسفانه درشأن یک زندانی سیاسی نیست.
بهرترتیب امیدواریم که همان طور که دوستان ما درحال حاضر آزاد شدند، این رویه آزادی ادامه پیدا بکند. ما آزادشدن آنها را به فال نیک میگیریم، چون همان طور که دراطلاعیهیمان هم گفته بودیم اعتقاد داشتیم که این نوع برخورد کردنها این زمینه را بوجود میآورد که ضریب بیاعتمادی موجود در داخل جامعه، روز به روز افزایش پیدا بکند و ممکن بود که حوادث ناگوارتری روی بدهد. اما بهرترتیب ما امیدوارهستیم که این اتفاق برای سایر زندانیان سیاسی بیفتد و آنها هم با توجه به وضعیت نگرانکنندهای که دارند، خیلی زودتر آزاد بشوند و هم خودشان و هم دوستانشان و خانوادهشان از نگرانی خارج شوند.
الان چه تعداد دیگری از فعالان دانشجویی در زندان هستند و چه خبری از وضعیتشان دارید؟
از پیش از انتخابات متاسفانه در پروسهی برخورد با فعالان سیاسی و دانشجویی در درون کشورمان با برخی از فعالان دانشجویی هم یکسری برخوردهای ناشایست صورت گرفت که نمونهی بارز آن خانم شبنم مددزاده بود که متاسفانه الان درشرایط بسیار نامناسبی قرار دارند و در یک بند بسیار نامطلوب که در شأن یک زندانی سیاسی نیست نگهداری میشوند.
آقای عبدالله مؤمنی وضعیت نامشخصی را دارند و اصلاً مشخص نیست که در حال حاضر در کدام بند نگهداری میشوند.
برخی دیگراز فعالان دانشجویی که از مدتها پیش به عنوان مثال از دوران ۱۸ تیر سال ۷۸ هنوز درداخل زندان هستند، متأسفانه هنوز آزاد نشدهاند و از وضعیت بسیار نامناسب روحی و جسمی برخوردار هستند، مثل آقای بهروز جاوید تهرانی.
همهی این جریانها هست و همان طور که از قبل هم خدمتتان عرض کردم، این گونه برخوردها و این که مرحله به مرحله اینها را به تلویزیون بیاورند، پس از این که آنها را با شکنجهی سفید از نظر روحی تخریب کردند، آنها را بهعنوان نیروی پشیمان نشان بدهند، قاعدتاً نه مردم ما نسبت به این قضیه قانع میشوند و نه فعالان سیاسی و نه عرصهی عمومی یعنی رسانهها نسبت به این قضیه قانع میشوند.
آمارها در مورد دانشگاه هنوز نامشخص است. یعنی تعداد زندانیان سیاسی دانشجو مشخص نیست. تعدادی در درون دانشگاه شیراز هستند که هنوز در بازداشت هستند و برخی دیگر هم هستند که در شهرهای دیگر هستند. آخرین نمونهی آن برخوردهایی بوده که در دادگاه واقعاً ناعادلانهی دانشگاه بابل و دانشگاه شیراز نسبت به دانشجویان صورت گرفت و این احکامی که صادر کردند و در شأن آنها نبود و در حد فعالیت صورت گرفته نبود. اینها همه نشان میدهد که این مسیری که دارند میروند مسیر مطلوبی برای کشور نیست. دانشگاه آرزوی این را ندارد که یک فعالیت انقلابی صورت بگیرد. دانشگاه اعتقاد به یک فعالیت اصلاحطلبانه دارد، اعتقاد به اصلاح ساختار دارد. ولی فکر میکنم مسیری که دارد به سمت جلو میرود، دارد مسیر فروپاشی را طی میکند.
آقای سیمیاری! فرماندهی سپاه اخیرا صحبتهایی کرده و در بخشی از این سخنان به مسئلهی دانشگاهها اشاره کرده و از بسیج دانشجویی خواسته که در برخورد با آنچه وی آنها را «دانشجویان خاطی» نامیده است، منتظر دستور مقامات بالاتر نباشند و خودشان وارد عمل بشوند. این به نظر میآید که یکجور بیقانونی و یکجور هرج و مرج را در دانشگاه ایجاد میکند. نظر شما راجع به این صحبتها چه هست؟
فرمانده سپاه فکر میکنم یک اتمام حجت دوبارهای را با نیروهای که بهعنوان بازوی سرکوب دردورهی انتخابات بودند انجام دادهاست. بررسیها نشان میداد که در دورهی بعد از حوادث انتخابات، بسیج دانشجویی و نیروهای غیرمستقل در درون دانشگاه نقشی بسیار جدی درسرکوب نیروها و مردم در حوادث بعد از انتخابات داشتند. متأسفانه بعد از انتخابات هم دیدیم که جریانی عنوان کرد که بسیج دانشجویی و بسیج اساتید به عنوان فرماندهان و افسران مقابله با براندازی نرم مطرح هستند. من فکر میکنم که اتمام حجت از همان زمان بوجود آمده است.
اما این مسئله که اختیارات واسعتری را به بخش دانشجویی انتقال بدهند، غیرقانونی است چون همان طور که میدانید بسیج دانشجویی با توجه به ساختار هرمیاش از اختیارات کافی برخوردار نیست که خودش تصمیمگیری انجام بدهد، برخلاف سایر تشکلهای دانشجویی. فکر میکنم این یک اختیارعمل بیشتری نسبت به این جریان است که همان جریانی که ۱۸ تیر را در داخل دانشگاه بوجود آورد، همان جریانی که حمله به کوی دانشگاه را انجام داد، بازهم با اختیارعمل بیشتر بتواند فضای دانشگاه را به سمت سرکوب ببرد و با دانشجویان منتقد برخورد بکند. بسیج دانشجویی با چه عنوانی میخواهد وارد دانشگاه بشود؟ آیا مجوزی وجود دارد که این بسیج دانشجویی وارد خوابگاهها بشود و با دانشجویان برخورد بکند؟ آیا مجوز این برایش وجود دارد که دست به فعالیتی بزند که در شأن و شعور دانشگاه نیست، در شأن و شعور دانشجو نیست.
من فکر میکنم که فرماندهی محترم سپاه، دانشگاه را با پادگان اشتباه گرفتهاند. ایشان فکر میکنند همان گونه که در داخل پادگانها فرماندهان ایشان حق دارند با سربازان هرگونه که میخواهند، برخورد بکنند، احساس میکنند این توانایی را دارند که در دانشگاه هم همان برخورد را انجام بدهند. ایشان با ادبیات حق و باطلی که دارند و خودشان را محور حقیقت و دیگران را باطل میدانند، انتظار دیگری هم از ایشان نیست.
و پیش بینی شما چه هست آقای سیمیاری؟ دانشگاهها امسال خیلی آرام شروع نشدند. تظاهراتی در دانشگاه تهران، در دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد. پیشبیینیتان چه هست؟ فکر میکنید سال تحصیلی جدید چگونه ادامه پیدا بکند؟
من فکر میکنم آنچه تا بحال در درون دانشگاه صورت گرفته، بازخوردی از آن چیزی است که در بیرون علیه مردم ما به کار رفته است.
من احساس میکنم در حال حاضر دانشگاه به عنوان یک بخش از اجتماع نسبت به نتیجهی انتخابات قانع نشده است. این یک مسئلهی خیلی ساده است. لذا سعی میکند از وسایلی که در اختیار دارد که آن هم فقط محوریت آگاهیبخشی در عرصهی عمومی است، استفاده بکند و با مردم ارتباط برقرار بکند و نشان بدهد که هنوزهم که هنوز است دانشگاه نسبت به عرصههای اجتماعی حساس است.
من احساس میکنم تا زمانی که این فضا ایجاد نشود که دانشگاه بتواند به صورت آزادانه در کرسیهای مناظرهای که آقایان فقط در اختیار بسیج دانشجویی قرار دادهاند، حرف خودش را بزند و بتواند نقش خودش را بازی بکند، ما باید شاهد این باشیم که در درون دانشگاه تجمع و تظاهرات بوجود بیاید. اما من احساس میکنم که برای آینده این برخوردها دردرون دانشگاه جدیتر بشود. علتش هم این است که کسانی که امروز در درون دانشگاه تجمع برگزار میکنند همانهایی هستند که بهعنوان جنبش سبز مطرح هستند و در قبل از انتخابات، یعنی زمانی که دانشگاه بسته بوده، در بیرون در تجمعات و تظاهراتها شرکت میکردند.
زندگی مردم ما امروز یک زندگی سیاسی است. شما میبینید ورزش میکنند، با سیاست ارتباط دارد، حتا گفتوگوها و گپهای خانوادگی امروز سیاسی شده و آنچه بوجود آمده است، ماحصل رفتار همان کسانی است که قبل از انتخابات طرح دولت ملی را زیر سوال بردند و وحدت ملی را زیر سوال بردند، نقش مردم را انکار کردند و یک انتخاب ناشایست برای ملت ما انجام دادند و امروز باید نتایج آن را ببینند.
گفت و گو با مرتضی سیمیاری را از طریق لینک زیر بشنوید
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: رضا نیکجو