1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«دانشجویان، پشتوانه‌ی جنبش مردمی»• مصاحبه

۱۳۸۸ مهر ۶, دوشنبه

خيابان‌های اطراف دانشگاه تهران دوشنبه، ۶ مهر، تحت تدابير شديد امنيتي بود و دانشجویان دانشگاه تهران با داشتن روبان‌هاي سبز شعار مرگ بر دیکتاتور سر می‌دادند. مصاحبه‌ای‌ با بهاره هدایت، عضو شورای مرکزی "دفتر تحکیم وحدت".

https://p.dw.com/p/Jqea
تجمع در دانشگاه تهران
تجمع در دانشگاه تهرانعکس: DW

دویچه‌وله: خانم هدایت، روز دوشنبه کمی پس از بازگشایی دانشگاه‌ها، خبرهایی درباره‌ی تجمع محوطه‌ی دانشگاه تهران و وضعیت امنیتی در دانشگاه پلی تکنیک امیرکبیر منتشر شد. چه اخبار جدیدی در این زمینه وجود دارد؟

بهاره هدایت: همان طور که پیش‌بینی می‌شد، احتمال می‌دادیم که یک‌سری اعتراض‌هایی در داخل دانشگاه هم شکل بگیرد. خصوصاً سفر آقای احمدی‌نژاد به نیویورک و اتفاقاتی که در آنجا رخ داد، بستر مناسب‌تری را هم برای اعتراض‌های دانشجویی فراهم کرد و تا به حال هم بر اساس خبرهایی که به دست ما رسیده، در بعضی از دانشگاه‌ها یک‌سری اعتراض‌هایی صورت گرفته که باید برای خبرهای دقیق‌تر آن منتظر باشیم و بشنویم.

با توجه به ادامه‌ی اعتراض‌ها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، وضعیت فعالیت‌های دانشجویی و فعالان این عرصه را در سال تحصیلی جدید چگونه می‌بینید؟

حدوداً از یک ماه پیش به این طرف تهدیدها نسبت به دانشگاه اوج گرفته است. از سخنرانی آقای خامنه‌ای به این سو، ما دیدیم که یک‌سری از سرداران سپاه اظهارنظر درباره‌ی وضعیت دانشگاه‌ها را شروع کردند و تهدیدهایی صورت گرفت. تهدیدها از جانب حاکمیت برای سرکوب دانشگاه در فضای فعلی چند دسته بوده است. اول محاکمه و تهدید فعالان برجسته‌ی دانشگاه‌ها از طرف کمیته‌های انضباطی یا نهادهای امنیتی و قضایی بوده است که شاهدش بودیم. احکام مختلفی نیز در این زمینه صادر کردند. دوم برگزاری نمایشگاه‌هایی به‌نام دادگاه برای فعالان خوشنام دانشجویی مثل آقای عبدالله مؤمنی و تحمیل یک‌سری اعترافات به ایشان بوده با هدف بدنام کردن فعالیت‌های دانشجویی و همین طور ایجاد سرخوردگی و عدم اعتماد در تشکل‌های منتقد دانشجویی. سومین و مهم‌ترین تدابیر، تعطیلی دانشگاه‌ها بوده است.

به نظر می‌رسد که دانشجویان در این مقطع باید هشیار باشند و در اعتراض‌ها به حق خود بهانه به دست نیروهای لباس شخصی، نهادهای شبه‌نظامی داخل دانشگاه و نیروهای تندرویی که به تازگی "افسران جوان" هم خوانده شده‌اند، ندهند و اعتراض‌های خود را در قالب‌هایی کاملاً مدنی و مسالمت‌آمیز پیگیری کنند؛ چون حاکمیت تمام تلاش خودش را برای سرکوب و به تعطیلی کشاندن دانشگاه‌ها می‌کند، به این دلیل که دانشگاهی تعطیل‌ شده و خالی از منتقد برای حاکمیت قطعاً مطلوب‌تر از دانشگاهی است که تداوم جنبش سبز مردم ایران را در خود داشته باشد و چون حاکمیت اقتدارگرا است، لذا همان طور که ما دیدیم از یک ماه پیش علاوه بر آن احضارها و احکام قضایی برای فعالین دانشجویی، جوانان رادیکالی را که "افسران جوان" هم نام گرفته‌اند، تشویق کرده است که به تصمیم خودشان با دانشجویان منتقد و معترض برخورد کنند و بنابر این، این جماعت هراسی از به تعطیلی کشاندن دانشگاه‌ها ندارد و تعطیلی دانشگاه‌ها احتمالاً در دستور کار دولت کودتا هم قرار دارد.

با این حساب آیا به نظر شما دانشجویان فعالیت‌های خود را در ترم جدید گسترش خواهند داد؟

فعالیت‌های دانشجویی در سال‌های گذشته عموماً از جانب یک‌سری فعالان برجسته‌ی دانشجویی که شناخته ‌شده بودند، پیگیری می‌شد و نفوذ این فعالیت‌ها در بین عموم دانشجویان اغلب، نه همیشه، فراگیر نمی‌شد. در حال حاضر نسلی وارد دانشگاه شده و نسلی که در دانشگاه‌ها بوده آن‌قدر سیاسی شده ‌و آن‌قدر با مسئله آمیخته شده‌اند که برآورد ما این است که قاعدتاً بخش اعظم فعالیت‌های دانشجویی از سوی قاطبه‌ی دانشجویان بدون این که منتظر رهبری یک تشکل دانشجویی باشند، صورت می‌گیرد. این در درجه‌ی اول. ولی در درجه‌ی دوم، از طرف تشکل‌های دانشجویی که فعالیت می‌کردند ما در بیانیه‌ی آغاز سال تحصیلی از جانب دفتر تحکیم گفتیم که فکر می‌کنیم، تشکل‌های دانشجویی شناخته‌شده‌ی منتقد و معترض، در این فضا باید روی یک‌سری مطالباتی که می‌تواند نقطه‌ی مشترک و مرز تلاقی این تشکل‌ها باشد، توافق کنند و از حداکثر توان خود در دانشگاه‌ها برای برآوردن این مطالبات استفاده کنند. مثلاً بتوانند تهدیداتی مثل انقلاب فرهنگی دوم یا تعطیلی دانشگاه‌ها را دفع کنند. این یک بخش قضیه است.

بهاره هدایت، فعال دانشجویی
بهاره هدایت، فعال دانشجوییعکس: Bahar Hedayat

از طرفی این همکاری‌ها می‌توانند دانشگاه را به‌عنوان سنگری که تعرض‌های احتمالی به نمادهای رهبری جنبش سبز را، مثل آقایان موسوی و کروبی یا خاتمی تحمل نخواهند کرد، مطرح کنند. البته باید این امر را تقویت کرد و بیش از آن خواستار رسیدگی به جنایت‌های صورت گرفته در زندان‌ها شد. دانشگاه باید خواستار برداشتن تیغ تیز شکنجه به منظور اخذ اعترافات ساختگی از کسانی شود که اکنون زندانی هستند. فکر می‌کنم اینها اهدافی است که تشکل‌های دانشجویی در عین وجود تمایزها و تفاوت‌هایی که بین‌شان هست، می‌توانند روی اینها توافق کنند و مانند سال‌های گذشته و بلکه بهتر و منسجم‌تر دانشگاه را به سنگر مبارزات مردم ایران تبدیل کنند. از آن طرف هم حاکمیت باید بداند که دانشجویان امید خود را برای پایان دادن به دولت کودتا و دروغ از دست نمی‌دهند و این راه را ادامه خواهند داد.

بعد از برگزاری این "دادگاه‌های نمایشی" که به آنها اشاره کردید، دانشگاه‌ها از نظر شما تا چه حد توان تقابل با نیروهای دولتی را دارند؟

برگزاری دادگاه‌ها با این اعترافاتی که صورت گرفته است، اولاً اگر به جنبه‌ی حقوق بشری بخواهیم نگاه کنیم، متأسفانه فشاری روی این زندانیان آمده و آنها را به این کار وادار کرده است و به اصطلاح آن‌قدر جنایت علیه اینها صورت گرفته است که به خودویرانگری و اعتراف علیه خود و به انکارسوابق درخشان مبارزاتی خودشان رسیده‌اند. اینها عملاً آن بخش قابل پیگیری قضیه است و می‌تواند از خواسته‌های جریان دانشجویی هم باشد که این وضعیت پیگیری بشود. منتها چرا این دادگاه‌ها شکل گرفت؟ برای این که یک عدم اعتماد و سرخوردگی را در بین فعالان دانشجویی ایجاد کند و مشخصاً در مورد اعترافاتی که از آقای مؤمنی در دادگاه‌ها پخش شد، یک چنین قصدی وجود داشت؛ آن هم درآستانه‌ی بازگشایی دانشگاه‌ها، برای این که سرخوردگی ایجاد کند. ولی در مرحله‌ی بعد باید دید که اصلاً چقدر می‌تواند تأثیرگذار باشد. باید مثال زد: این کار همان طور که در مورد سایر اعترافات در بین قاطبه‌ی مردم تأثیرگذار بوده، در دانشگاه‌ها هم می‌تواند تأثیرگذار باشد.

اصولاً آن نوع اعتراضی که در حال حاضر وجود دارد، وابسته به وجود یا عدم وجود فعالان سرشناس نیست که با خرد کردن اینها و خودویرانگری و شکنجه‌ی اینها به منظور اخذ اعترافات ساختگی بشود اعتراض‌ها را خاموش کرد؛ بلکه اعتراض میان قاطبه‌ی دانشجویان نفوذ کرده است. اینها با گوشت و پوست خودشان این را لمس کرده‌اند. اکنون دانشجویانی وارد دانشگاه می‌شوند که همکلاسی‌هایشان دراین جریان‌ها دستگیر شدند، شکنجه شدند و احیاناً کشته شدند. در دانشگاه‌ها ما تعداد کمی نداریم از دانشجویانی که در این اعتراض‌ها کشته شدند و حالا دانشجویان می‌آیند و می‌بینند که همکلاسی‌هایشان کشته شدند. اینها دیگر وابسته به این نیست که اعترافاتی پخش شده باشد یا فعالان سرآمد دانشجویی تهدید شده باشند یا خیر. عموماً به نظر می‌رسد که در میان توده‌ی دانشجویان عصبانیتی وجود دارد به حق و آنها خواستار رفع این وضعیت هستند و برای آن تلاش خواهند کرد.

آقای موسوی در بیانیه‌های اخیر خود از لزوم شکل‌گیری شبکه‌های اجتماعی برای پیشبرد جنبش مردمی ایران سخن گفته‌اند. از نظر شما با محوریت این گفته، شکل‌گیری یک جبهه‌ی متحد دانشجویی متشکل از تمام جریان‌های خواهان تغییر تا چه حد امکان‌پذیر است؟

ما از طرف دفتر تحکیم اذعان کرده‌ایم که آمادگی این را داریم با سایر تشکل‌های شناخته‌شده و منتقد دانشجویی صحبت کنیم تا بر سر یک‌سری مطالبات باهم به توافق برسیم و بتوانیم به تقویت جنبش سبز در دانشگاه‌ها کمک کنیم و دانشگاه را به‌عنوان سنگری ببینیم که می‌تواند همچون پشتوانه‌ی مبارزات مردم ایران عمل کند. باید این رویکرد را درنظر بگیریم و برایش فعالیت و تلاش کنیم.

مصاحبه‌گر: پویا راستین

تحریریه: بابک بهمنش

برای شنیدن مصاحبه روی فایل شنیداری پایین صفحه کلیک کنید:

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه