ارزیابی نویسندگان ایرانی از رخدادهای سیاسی اخیر
۱۳۸۸ شهریور ۲۶, پنجشنبهدر روز چهارشنبه، ۱۶ سپتامبر، در چارچوب جشنواره ادبی برلین، نشستی به منظور بررسی رخدادهای اخیر سیاسی در ایران برگزار شد. در این نشست، جمشید فاروقی، مسئول بخش فارسی دویچهوله، به عنوان مجری برنامه، به همراه دو نویسنده ایرانی، نوید کرمانی و امیرحسن چهلتن، دست به بازبینی و تحلیل وقایع کنونی در ایران و چشماندازهای جنبش اعتراضی زدند.
حضور گسترده علاقمندان به مسایل ایران، مسئولان جشنواره را غافلگیر کرد و سبب شد که برخی از شرکتکنندگان در خارج سالن به گفتوگوها گوش بسپارند.
دلایل کاهش بازتاب رخدادهای ایران در رسانهها
به نظر نوید کرمانی، کاهش بازتاب رویدادهای ایران در رسانههای غربی دلایل متعددی دارد. به گفته وی، بهرغم ادامه اعتراضات، از ایران "تصاویر" جالبی به دست رسانههای غربی نمیرسد. سانسور موجود مانع از ارسال عکس و گزارشهای چشمگیر از ایران میشود. سرکوب جنبش اعتراضی مانع از تجمع مردم شده و دستگیریها نیز در سکوت و خفا رخ میدهند. از سوی دیگر، بسیاری از کشورهای جهان علاقهای به جنبش دمکراسیخواهانه در ایران ندارند. در این میان میتوان از ترکیه، چین، و یا حتا کشورهای عربی نام برد. سومین دلیل، عدم حمایتهای گسترده روشنفکران در کشورهای غربی از جنبش اعتراضی در ایران است. به باور کرمانی، این پدیده بیش از آنکه مربوط به ایران باشد، ناشی از عدم علاقه روشنفکران غربی به رخدادهای جهانی بطور کلی است.
چهلتن نیز تداوم انعکاس "هر خبر داغی در رسانهها" را غیرواقعی دانست و درباره شگفتی جهانیان از رخدادهای ایران گفت: «وقایع ایران آنچنان ناگهانی و غیرمنتظره بود که نه تنها کشورهای خارجی، بلکه مردم ایران را نیز غافلگیر کرد»، بدین دلیل رخدادهای ایران در هفتههای نخست، بازتابی گسترده داشتند. به گفته چهلتن، گرچه التهابات در ایران به ظاهر فروکش کرده، اما اعتراضات همچنان در جریان است.
نوید کرمانی، که در زمان انتخابات و چند روزی پس از آن در ایران بوده، به شرح مشاهدات عینی خود پرداخت. از نکات قابل توجه در سخنان وی، میتوان از یکسو به خشونت بیسابقه نیروهای انتظامی و امنیتی اشاره کرد و از سوی دیگر بر گستردگی جنبش اعتراضی و همبستگی مردم با تظاهرکنندگان انگشت نهاد. به گفته کرمانی، از اعتراف شهردار محافظهکار تهران از حضور سه میلیونی مردم در خیابانها میتوان به ابعاد وسیع جنبش کنونی پی برد.
چهلتن نیز به تردیدهای نخست خود و برخی از اقشار مردم در انتخابات پرداخت. به گفته وی، مناظرههای تلویزیونی سبب چرخش در نظر بسیاری از مردم شد. "حضور چندشآور" رئیسجمهور کنونی در مناظرات، بسیاری را واداشت، که با شرکت در انتخابات، مانع از پیروزی مجدد احمدینژاد شوند. به نظر چهلتن، شور و شوق مردم در آستانه انتخابات و روز نخست پس از اعلام پیروزی ضمنی احمدینژاد، نشانگر آن بود که مردم تا دستیابی به یک نتیجه قطعی از پای نخواهند نشست.
بحران مشروعیت و یا بحران اعتماد؟
جمشید فاروقی با طرح پرسشی پیرامون بحران اعتماد و یا بحران مشروعیت، از نوید کرمانی خواست که جهتگیری جنبش اعتراضی کنونی در ایران را روشن سازد. به گفته کرمانی، رژیم در حال حاضر هم با بحران اعتماد و هم با بحران مشروعیت مواجه است.
به نظر این اسلامشناس، تمام سرمایهگذاریها، تبلیغات و تلاشهای سی ساله رژیم برای اثبات مشروعیت خود، در عرض چند هفته از میان رفت. جهانیان دیدند که مردم ایران از رژیم پشتیبانی نمیکنند. به جای مخالفان سکولار، هماکنون افرادی در زندانها هستند که از وزیران سابق و طرفداران نظام به حساب میآیند. حتا نامزدهای انتخابانی، همچون موسوی و کروبی، نیز به این گروه تعلق دارند. با این حساب میتوان دید که مشروعیت رژیم به طور وسیع، حتا از سوی طرفداران نظام، نیز مورد سوال است. رژیم در حال حاضر برای مقابله با جنبش اعتراضی به سرکوب عریان روی آورده است. جمهوری اسلامی حتا از حمایت محدود طرفداران خود در چند سال پیش نیز بیبهره است.
به گفته نوید کرمانی، همانگونه که ناظران سیاسی غرب در دهه هفتاد باور نداشتند که محمد خاتمی در مقابل ناطق نوری به پیروزی خواهد رسید، این بار نیز در آغاز ادعا میکردند که احمدینژاد در شهرستانها و روستا طرفداران زیادی دارد، اما آشنایی مختصری با مردم مناطق ایران، نظیر آذربایجان و کردستان، نشان میدهد که احمدینژاد نمیتوانسته در این مناطق اکثریت آرا را از آن خود کند.
هر دو نویسنده ایرانی به ریشههای قدیمی جنبش اعتراضی کنونی اذعان داشتند. در حالی که چهلتن به خواستههای معوقه انقلاب مشروطه اشاره میکرد، کرمانی به حوادث دهههای گذشته توجه داشت. به نظر کرمانی، جمهوری اسلامی در هر تنشی با ریزش نیرو مواجه بوده است. چهلتن نیز به جنبشهای متفاوت اقشار و گروههای اجتماعی در درون جنبش عمومی کنونی اشاره کرد.
راهکارهای مقابله با رژیم جمهوری اسلامی
چهلتن از توصیه به کشورهای غربی در زمینه اتخاذ سیاستی مناسب در قبال ایران اجتناب کرد و افزود، تنها میتوان از کشورهای غربی خواست که دست به چه کارهایی نزنند. وی گفت، در آستانه شروع مذاکرات اتمی، غرب نباید از حمله نظامی به ایران سخن براند و به تهدیدهای نظامی متوسل شود. تحریم اقتصادی نیز تنها به مردم آسیب خواهند رساند و نتیجهبخش نخواهند بود. چهلتن تاکید کرد که غرب باید از آسیبرسانی به جنبش دمکراسیخواهانه در ایران همچون گذشته پرهیزد کند.
به نظر چهلتن، ایران کشوری ناآرام، اما پیشرو است. به گفته وی، تهران همان نقشی را در منطقه ایفا میکند که در گذشته پاریس برای اروپا داشت. او ایران را نخستین کشور در منطقه و حتا آسیا نامید که موفق به ایجاد پارلمان شده است. ایران همچنین اولین کشوری در منطقه است که صنایع نفت خود را ملی کرد و بدون کودتا و از طریق انقلاب از نظام سلطنتی به جمهوری گذار کرد. به گفته چهلتن در کنار صدای تروریستها، حکومتهای دستنشانده و کشورهای اشغالی، صدای مردم ایران، چهارمین صدا در منطقه به شمار میآید.
کرمانی نیز درباره تحریم علیه ایران گفت که تحریم بنزین میتواند تاثیراتی دوگانه در بر داشته باشد. از یکسو این تحریم برای مردم ایران ناگوار خواهد بود و از سوی دیگر برای رژیم نیز محدودیت به همراه خواهد آورد. وی تحریمهای هوشمندانه و هدفمند را موثرتر دانست. وی همچنین به ممنوعیت سفر برای مقامات رژیم به خارج اشاره کرد و چگونگی برخورد با مقامات رسمی ایران در خارج کشور را مهم دانست. به گفته وی، رژیم از به رسمیت شناخته نشدن خود به شدت رنج میبرد.
چهلتن در پایان خواهان نگرشی عمیقتر به وضعیت ایران شد و شرایط جامعه ایران را پیچیده خواند. به گفته وی، سنت در ایران جانسخت است و این تصور که ادامه این جنبش در ۱۰ و یا ۱۵ سال آینده، ایران را بدل به فرانسه، آلمان و یا سوئد خواهد کرد، نشانگر خوشباوری است. به نظر چهلتن، نظامیان در ایران قدرت زیادی دارند و دو چشمانداز در برابر ماست: یا سمتگیری به سوی ترکیه و یا پاکستان. به گفته چهلتن باید کوشید تا ایران راه ترکیه را در پیش گیرد.
شهرام اسلامی
تحریریه: بابک بهمنش