1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

روز جهانی تالاب‌ها و قهرمان ملی تالاب‌های ایران

مصاحبه‌گر: فریبا والیات۱۳۸۷ بهمن ۱۴, دوشنبه

دوشنبه، دوم فوریه روز جهانی تالاب‌هاست. در این روز رضا خلیلی، مسئول انجمن میراث ورزنه، به پاس تلاش در جهت حفظ تالاب گاوخونی قهرمان ملی تالاب‌های ایران شناخته شد. به همین مناسبت دویچه‌وله با او گفتگویی انجام داده است.

https://p.dw.com/p/Glza
عکس از آرشیو
عکس از آرشیوعکس: IRNA

تالاب بین‌المللی گاوخونی، در فاصله‌ی ۱۴۵ کیلومتری جنوب شرقی اصفهان واقع شده است. این تالاب بر اثر کم‌آبی و طرح‌های غیراصولی در مسیر زاینده‌رود طی سال‌های گذشته با خطرهای مختلفی روبرو بوده است.

یکی از مخاطراتی که تالاب گاوخونی با آن روبرو بوده، طرح تخریب کوه‌سیاه، تنها کوه مجاور و بخشی از اکوسیستم آن است. این طرح در پی اعتراضات مردمی در اردیبهشت ۱۳۸۷ متوقف شد.

سازماندهی این اعتراضات را سازمان غیر دولتی دوستداران میراث فرهنگی و گردشگری شهر ورزنه بر عهده داشت. شهر ورزنه در ۱۴ کیلومتری تالاب گاوخونی قرار دارد.

آقای رضا خلیلی، تصمیم انتخاب هر ساله‌ی قهرمان ملی تالاب‌ها در ایران کی گرفته شد؟

این تصمیم در سال ۱۳۸۶ گرفته شد و از آن سال به بعد هر سال مراسم گرامیداشت روز جهانی تالاب‌ها در یکی از استان‌های کشور انجام می‌شود که امسال این مراسم در استان خوزستان و شهرستان آبادان برگزار شد.

انتخاب قهرمان ملی تالاب‌ها به چه ترتیبی است؟

قهرمان ملی تالاب‌ها در سه بخش اجرایی، علمی و آموزشی انتخاب می‌شود. امسال یک نفر در قسمت آموزشی، یک نفر در قسمت علمی و دو نفر در بخش اجرایی انتخاب شدند که من در قسمت مشارکت‌های مردمی انتخاب شدم و یک نفر دیگر از «ان.‌جی.‌او»‌‌های شهرستان مهاباد بود.

چه معیار و دلیلی باعث شد که شما به عنوان قهرمان ملی تالاب‌ها در قسمت اجرایی انتخاب شوید؟

این به خاطر یک‌سری مستنداتی بود که در اختیار آنها قرار گرفته بود. از جمله شرکت من در اعتراضاتی که باعث شد کوه‌سیاه در حاشیه‌ی تالاب گاوخونی تخریب نشود. البته ما مخالف صنعت و بهره‌برداری نیستیم، چون این هم یک نوع کارآفرینی است. ولی چون کوه‌سیاه تنها چشم‌انداز تالاب گاوخونی است، در صورت تخریب آن تالاب گاوخونی کور می‌شود. با مشارکت مردم و فرهنگ‌سازی که انجام گرفت، اعتراضات پیوسته‌ای انجام شد و به وسیله‌ی تشکیل زنجیره‌ی انسانی در اطراف این کوه کاری کردیم که تخریب این کوه متوقف شود.

شما در این اعتراضات چه نقشی داشتید؟

ما نقش سازماندهی و اطلاع‌رسانی را داشتیم و می‌گفتیم این کوه عاملی است که جلوی فرسایش باد را می‌گیرد و سنگفرش طبیعی قشنگی ایجاد کرده که اگر دست‌خورده شود به خاک تبدیل می‌شود. اگر جاده ایجاد و بوته‌کنی شود، در اثر توفان‌هایی که بعدا می‌آید، آلودگی و گرد و غبار ایجاد می‌شود.

آیا «ان.‌جی.او»ها هم در این اعتراضات نقش داشتند؟

بله، سازمان‌های غیر دولتی هم نقش داشتند. ما خودمان هم در قالب «ان.جی.او» اعتراض کردیم. «ان.جی.او»ی دوستداران میراث فرهنگی و گردشگری شهر ورزنه. چون تالاب بین‌المللی گاوخونی، بنا بر مصوبه‌ی دولت، ‌جزو مناطق بین‌المللی گردشگری است و برای همین هم خیلی مهم است و باید برای نسل‌های آینده باقی بماند.

تعدادی از تالاب‌های ایران در معرض خطر قرار دارند. به نظر شما علت‌های اصلی که این تالاب‌ها را در خطر قرار داده چیست؟

می‌توانیم علت تخریب تالاب‌ها را به دو دسته‌ی طبیعی و انسانی تقسیم کنیم. از مهم‌ترین علل طبیعی، وقوع خشکسالی‌های مکرر و کمبود آب است. ما در منطقه خشک و نیمه‌خشک جهان قرار گرفتیم و کمبود آب داریم، خصوصا در قسمت‌های مرکزی ایران که کمبود آب بیشتر وجود دارد. و رقابتی که با افزایش جمعیت بر سر آب وجود دارد، مخصوصا در بخش صنعت و کشاورزی، باعث می‌شود که حق‌آبه‌ی تالاب‌ها واقعا به آنها نرسد و بدون آب بمانند و بر اثر خشکسالی تحت تأثیر قرار بگیرند و به حالت ناپایدار در بیایند.

از عوامل انسانی هم می‌شود به بوته‌کنی و فرسایش اشاره کرد که باعث می‌شود سیلاب‌هایی که اتفاق می‌افتد به پایین‌دست بیاید و رسوب را وارد تالاب بکند، یا مهم‌تر از آن آلودگی‌های انسانی است که در بخش‌های فاضلاب‌های شهری، روستایی‌، صنعتی و زه‌کش‌های کشاورزی وجود دارد و مواد سمی مثل نیترات و فسفات را وارد تالاب‌ها می‌کند.

شما به عنوان قهرمان ملی تالاب‌های ایران، فکر می‌کنید برای نجات تالاب‌های ایران از خطر چه کار باید کرد؟

من خودم را قهرمان نمی‌دانم، بلکه مردم ورزنه را قهرمان می‌دانم. من یک عنصر کوچک فرهنگی هستم که توانستم با همکاری مردم کاری انجام دهم. به نظر من، مدیریتی که باید روی تالاب‌ها انجام شود، مدیریت متمرکزی که بتواند بخش‌ها را با هم هماهنگ کند، می‌تواند کارساز باشد. مورد دیگر فرهنگ‌سازی عمومی است. اگر مردم بدانند زیستگاه‌شان چه تأثیری در زندگی‌شان دارد و اگر این زیستگاه از بین برود، خودشان در معرض خطر قرار می‌گیرند و این به فرهنگی عمومی تبدیل شود، خودشان مشارکت می‌کنند. چون قدرت دولت نسبت به مردم کمتر است. دولت آنقدر نیرو ندارد که بتواند تمام کشور را سازماندهی کند. ولی مردم در نقاط زندگی‌شان حضور دارند و اگر بدانند تخریب و شکار بی‌رویه برایشان مخرب است، اگر روزی به این فرهنگ برسند که بدانند پرنده‌ی مهاجری که به اینجا آمده میهمان ماست، مهاجر است و آمده تخم‌گذرای و جوجه‌‌آوری کند، آمده که به آنها خدمت کند، مردم هم به او کمک می‌کنند.

از فرهنگ‌سازی گفتید، فکر می‌کنید برای این فرهنگ‌سازی چه کار باید کرد؟ آیا «‌ان.جی.‌او»ها هم می‌توانند نقش ایفا کنند؟

این «ان‌.جی.او»ها نقش اصلی را دارند، چون سازمان‌های مردم‌نهاد هستند. و نقش آنها اطلاع‌رسانی است.

در این فرهنگ‌سازی چه ارگان‌های دیگری می‌توانند نقش ایفا کنند که تا به حال کم‌کاری کرده‌اند؟

ارگان‌های دولتی هم چون امکانات زیادی در اختیارشان است می‌توانند نقش داشته باشند. ولی این کار باید با همکاری مردم انجام شود. سازمان‌های ذیربط، مثل سازمان منابع طبیعی، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان آب باید با همکاری هم این کار را اجرا کنند.

گفت‌وگو با رضا خلیلی را از طریق لینک پایین صفحه بشنوید