1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

شیرین عبادی: سازمان ملل نیازی یه شکایت من ندارد

مصاحبه‌گر: میترا شجاعی۱۳۸۷ دی ۱۸, چهارشنبه

شیرین عبادی می‌گوید که سازمان ملل برای اطلاع از وضعیت فعالان حقوق بشر در ایران نیازی به شکایت او ندارد. این سخن واکنشی است به اظهارات سخنگوی وزارت خارجه که از شکایت عبادی به مجامع بین‌المللی گلایه کرده بود.

https://p.dw.com/p/GTkA
عکس: DW

به گفته‌ی سخنگوی وزارت خارجه‌ی ایران، حمله به خانه‌ی شیرین عبادی مسئله‌ای خصوصی است که باید «در درون خانواده» حل شود.

شیرین عبادی می‌گوید هیچ شکایت رسمی‌‌ای به سازمان ملل متحد تسلیم نکرده، چون به گفته‌ی وی اصولا سازمان ملل مرجع رسیدگی به این شکایتها نیست.

گذشته از این، عبادی می‌گوید برای حل این مسئله در «داخل خانواده» هم‌زمان با تظاهرات مقابل منزلش به پلیس ۱۱۰ تلفن کرده و دو مامور هم به آنجا رفته‌اند. اما به گفته‌ی وی هیچ اقدامی انجام نداده‌اند و در مقابل چشمان این دو مامور پلیس، تظاهرکنندگان تابلوی وکالت شیرین عبادی را پایین کشیده و روی دیوار منزلش علیه او شعار نوشته‌اند.

دویچه‌وله: خانم عبادی، سخنگوی وزارت امور خارجه، آقای قشقاوی، شکایت شما به مقامات خارجی را در زمینه‌ی حمله به منزلتان نکوهش کرده و آن را اقدامی ناپسند دانسته است. آیا شما شکایت رسمی در این زمینه به مجامع بین‌المللی تسلیم کرده‌اید؟

شیرین عبادی: سازمان ملل متحد مرجع رسیدگی به شکایت از حمله به منزل من نیست. بنابراین من به آنها نگفته‌ام. اما چون این خبر در کلیه‌ی اخبار بین‌المللی منعکس شده و چون کانون مدافعان حقوق بشر و شخص بنده جایگاهی را در زمینه‌ی حقوق بشر داریم که حمله به ما، مجامع بین‌المللی، از جمله دبیرکل سازمان ملل متحد را نگران می‌کند، بنابراین ایشان چنین بیانیه‌ای دادند و در آن دولت ایران را مواخذه کردند که چرا مراقب امنیت مدافعان حقوق بشر در ایران نیست و این به منزله‌ی این نیست که بنده رفته باشم، دادخواست یا نامه دست آقای بان‌کی‌مون بدهم. نخیر. آنها احتیاجی به نامه و دادخواست بنده ندارند. خودشان خیلی بهتر در جریان امور داخل ایران هستند.

آقای قشقاوی مطرح کرده‌ که این مسئله‌ای‌است که در حقیقت مثل مسئله‌ای خانوادگی‌ست و بهتر است که درون خانواده حل بشود. نظرتان راجع به صحبت ایشان چیست؟

باید بگویم، زمانی که به منزل من حمله شد، من بلافاصله به پلیس تلفن کردم و از ۱۱۰ کمک خواستم. شماره‌ی ۱۱۰ شمار‌ه‌ی پلیس اضطراری‌است، که دو نفر مامور پلیس هم آمدند و فقط نظاره‌گر بودند و درمقابل چشمان پلیس، تابلوی وکالت من را تخریب کردند. تمام در و دیوار منزل من را شعار نوشتند و پلیس فقط نظاره‌گر بود. من بارها این سوال را مطرح کردم، آیا راهپیمایی و تجمع احتیاج به مجوز دارد یا خیر؟ اگر احتیاج به مجوز دارد، چه مقامی برای اینها مجوز صادر کرده بود؟ و اگر احتیاج به مجوز نداشت، چرا پلیس فقط نظاره‌گر بود؟ بنابراین حرف آقای قشقاوی از این جهت حائز اهمیت است که بایستی به وظایف قانونی پلیس توجه کنند و این دعوا را درون «خانواده»، اگر فکرمی‌کنند این چنین است، خاتمه بدهند. برخلاف قانون آمدند در دفتر را پلمب کردند، به اعتراض ما توجه نکردند. یعنی در درون «خانواده»ای که آقای قشقاوی مدعی هستند به اعتراض ما توجه نشد. مامورین امنیتی به اسم مامورین مالیاتی آمدند، تمام پرونده‌های وکالتی من را بردند. کار آنها خلاف قانون بود. شکایت کردیم. توجهی نشد. به منزل من حمله کردند، به قول آقای قشقاوی در درون «خانواده» من به پلیس خبر دادم. دو نفر مامور آمدند فقط نظاره‌گر بودند. بنابراین اگر ما درون یک «خانواده» هستیم، چرا ظرف ده روز سه بار تخلف از قانون صورت می‌گیرد و به دادخواهی ما توجه نمی‌کنند؟ باز تکرار می‌کنم، آقای بان‌کی‌مون برای این که از اوضاع ایران مطلع بشوند، نیازی ندارند که من بهشان نامه بنویسم. تمام این اخبار را تمام خبرگزاری‌های بین‌المللی بارها و بارها مخابره کرده‌اند و نه تنها دبیرکل سازمان ملل متحد، بلکه هر دانشجویی درهر نقطه‌ای از جهان، الان دیگر می‌فهمد که کانون مدافعان حقوق بشر به صورت غیرقانونی بسته شده است.

خانم عبادی، مقامات دولتی، ازجمله سخنگوی وزارت امور خارجه، اعلام آمادگی کرده‌اند که در صورت درخواست رسمی شما آماده هستند تا گارد محافظت شما را تامین کنند. آیا شما درخواستی در این زمینه ارائه نکردید؟

من هرگز درخواستی در این زمینه ارائه نکرده‌ام، زیرا هدف من ایجاد امنیت برای همه‌ی شهروندان، ازجمله خودم، و ایجاد امنیت برای همه‌ی‌مدافعان حقوق بشر، ازجمله خودم است. آیا از نیروی پلیس می‌خواهند برای من گارد بگذارند؟ همان نیرویی که آمد و نظاره‌گر بود که منزل و تابلوی وکالت من را تخریب کردند؟ به جای این که گارد محافظ برای من بگذارند من استدعا می‌کنم وظایف قانونی پلیس و مامورین را بهشان یاد بدهند که کار خلاف قانون نکنند.

سخنگوی وزارت امور خارجه در بخش دیگری از سخنان‌شان تظاهرات مقابل منزل شما را «یک واکنش مردمی» نسبت به «جریحه‌دارشدن احساسات مردم در قبال جنایات رژیم اسراییل و نقض حقوق بشر در غزه» دانسته‌اند. آیا شما نسبت به ناآرامی‌های غزه موضع‌گیری خاصی اتخاذ کرده بودید؟

سه روز قبل ازاین که به دفتر من حمله بشود، از طرف کانون مدافعان حقوق بشر که افتخار ریاست آن را من برعهده دارم، بیانیه‌ای صادر شده بود که ما به مظلومیت مردم فلسطین اشاره کرده بودیم و علیه اسراییل موضع گرفته بودیم. بنابراین این اتهام که من سکوت کرده‌ام یا کانون مدافعان حقوق بشر سکوت کرده کاملا بی‌اساس است. اما از سوی دیگر من می‌خواهم این سوال را بکنم، زمانی که ده نفر از دانشجویان یا کارگران دراعتراض به خواست‌های صنفی خودشان جمع می‌شوند و صحبت می‌کنند، چرا جلوی آنها را می‌گیرند؟ مگر آنها خودجوش نیستند؟ زمانی که زن‌ها در اعتراض به قوانین نابرابر به صورت خودجوش پانزده نفر یکجا جمع می‌شوند، چرا پلیس آنچنان اینها را کتک می‌زند و بعد برایشان پرونده‌ی کیفری درست می‌کند؟ مگر آنها خودجوش نیستند؟ مگر کارگران چیزی جز اضافه حقوق می‌خواهند؟ مگر معلمان چیزی جز حقوق صنفی خودشان می‌خواهند؟ تازه آنها می‌روند جلوی مجلس و فقط به آرامی درخواست می‌کنند که با نمایندگان مجلس صحبت کنند. پس چرا با آنها برخورد می‌کنند؟ بنابراین این مسایل کاملا در ایران روشن است.

از شما خواسته شده است که به‌عنوان فعال حقوق بشر، آستانه‌ی تحمل‌تان را بالا ببرید و از شنیدن صداهای مخالف استقبال کنید. پاسخ شما به این صحبت چیست؟

آستانه‌ی تحمل من آنقدر بالاست که نظاره‌گر بودم در حضور پلیس به منزل من بریزند، پروند‌ه‌‌های محاکماتی من را ببرند که من این هفته اصلا نمی‌دانستم کجا باید بروم، یعنی برای دفاع به کدام دادگاه مراجعه بکنم. آستانه‌ی تحمل من آنقدر بالاست که عده‌ای را به در منزل من ریختند و در مقابل چشمان پلیس، که از من حمایت نمی‌کرد، بنده نظاره‌گر بودم. آستانه‌ی تحمل من خیلی بیش از این حرفهاست. من امیدوارم که آستانه‌ی تحمل برخی از مامورین دولت هم بالا برود.

خانم عبادی آیا این اذیت و آزارها بعداز تظاهرات در مقابل منزل شما و حمله به منزل شما و بستن کانون مدافعان حقوق بشر همچنان ادامه دارد یا قطع شده است؟

ادامه دارد، از این جهت که پلمب کانون مدافعان حقوق بشر را، که به صورت غیرقانونی پلمب شده است، باز نکرده‌اند. هنوز حتا به صورت کتبی به ما نگفته‌اند و نامه‌ای به ما ارائه نداده‌اند که چرا بسته شده است. فقط شفاهی مسایلی را عنوان می‌کنند که کاملا نادرست است. ادامه دارد، از این جهت که پرونده‌هایی که از دفتر من برده شده، نامه‌هایی که موکلان من به من نوشته‌اند، مکاتبات اداری من، کامپیوترهای من، تمام اینها الان در دست ماموران امنیتی‌ست. ادامه دارد، از این جهت که در و دیوار منزل من الان پر از شعار است. بنابراین اصولا تا زمانی که کانون مدافعان حقوق بشر باز نشود و ما به وضعیت سابق برنگردیم، بله، اذیت و آزار ادامه دارد!

شما آیا تاکنون اقدامی قانونی برای رفع پلمب دفتر کانون مدافعان حقوق بشر و همچنین حمله به منزلتان انجام داده‌اید یا خیر؟

بله! ما به مقامات قانونی و دادگاه‌های ایران شکایت کرده‌ایم و امیدوارم با رسیدگی به این پرونده‌ها قوه قضاییه استقلال خودش را نشان بدهد.

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر