1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

مهرانگیز کار: در میان مردم روشنگری انجام نشد

۱۳۸۶ بهمن ۱۹, جمعه

مجموعه نارضایتی‌های چند دهه باعث شد که مردم خواستار تغییر ساختار سیاسی کشور شوند. من جزء افرادی از این نسل بودم که شگفت زده شدم. برای این که من نمی‌دانستم که حکومت اسلامی چه هست که به خاطر آن وارد صفوف انقلابی بشوم.

https://p.dw.com/p/D4h9
مهرانگیز کار: ما وظیفه داشتیم از درون این کتب و رساله‌ها درون مایه حکومت آیت‌الله خمینی را استخراج کنیم و با مردم در میان بگذاریم
مهرانگیز کار: ما وظیفه داشتیم از درون این کتب و رساله‌ها درون مایه حکومت آیت‌الله خمینی را استخراج کنیم و با مردم در میان بگذاریمعکس: DW

خانم مهرانگیز کار شما به نسلی تعلق دارید که در انقلاب حضور داشت، نظر شما در باره انقلاب ۵۷ چیست؟

اگر بخواهیم راجع به انگیزه‌های انقلاب صحبت کنیم بسیار طولانی است مجموعه‌ای از انگیزه‌ها در کار بود که مردم وارد صفوف انقلابی شدند. مجموعه نارضایتی‌های چند دهه باعث شد که مردم خواستار تغییر ساختار سیاسی کشور شوند.

البته در روزهای پایانی تظاهرات انقلابی و گرنه در روزهای آغازین عموما خواستار اجرای همان قانون اساسی مشروطه بودند.

ولی در هرحال برای بخشی از نسل ما خیلی شگفت آور بود وقتی کسانی از طریق بلندگوها شعار انقلاب اسلامی می‌دادند و مردم هم خواستار آن می‌شدند، بدون انکه بدانند حکومت اسلامی چه تعریفی دارد و اساسا چطور می شود اسلام و حکومت را با همدیگر کاملا تلفیق کرد و حاصل و نتیجه‌اش آن چیزی باشد که مردم بخاطرش وارد صفوف انقلابی شده بودند.

شاید اگر نظر شخصی من را بپرسید و موضعگیری شخصی من را در آن دوران بخواهید من باید بگویم که جز افرادی از این نسل بودم که شگفت زده شدم. برای این که حقیقتا من نمی‌دانستم که حکومت اسلامی چه هست که به خاطر آن وارد صفوف انقلابی بشوم.

ولی البته حضور داشتم و شاهد بودم و یک دورانی را پشت سر داشتم که به عنوان مقاله نویس مقالات انتقادی در دوران شاه نوشته بودم. اما به هرحال نمی‌توانم بگویم که من یک نیروی انقلابی بودم در سال ۱۳۵۷.

خانم کار شما فکر می‌کنید چه کارهایی را باید در آن زمان می‌کردید که نکردید و از انجام دادن چه کارهایی پرهیز می‌کردید؟

این که نسل من و یا نسل‌ های نزدیک به من چه کار باید می‌کردند و چه نباید می‌کردند در سال‌های پیش از انقلاب که به تحولات پیش از انقلاب کمک می‌رساندند.

شخصا نظر من این است ما که دست به قلم داشتیم و در حوزه نشر و مطبوعات امکانات زیادی داشتیم، در اطلاع رسانی و آگاهی رسانی به مردم بسیار کوتاهی کردیم پیرامون آنچه که در جامعه می‌گذشت و می‌خواست به تحولاتی منجر شود که رهبری انقلابی و سیاسی در کشور بوجود بیاید.

اگر بخواهیم از نگاه تعهد به موضوع نگاه کنیم همه کسانی که دست به قلم داشتند و حرف می‌زدند و می‌نوشتند حتی در همان چارچوبی که سانسور وجود داشت و همه ما با خود سانسوری چیز می‌نوشتیم، مکلف بودیم که رویداد خرداد ۱۳۴۲ را که اتفاق افتاد و بر پایه آن تعدادی از مردم و بخصوص طلبههای حوزه‌ها کشته شدند جدی‌تر می‌گرفتیم و بیشتر بهش می‌پرداختیم. نه فقط از زاویه هیجانی و برای قرار دادنش به عنوان سکویی برای انقلاب اسلامی ۱۳۵۷. ما از همان موقع باید می‌رفتیم و کتب و رساله‌های آیت اله خمینی را بدقت می‌خواندیم.

ما وظیفه داشتیم از درون این کتب و رساله‌ها درون مایه حکومت ایشان را برای حکومتی که ایده آل و کمال مطلوبشان بود استخراج می‌کردیم و به صورت ساده این درون مایه فکری و این هدف و منظور سیاسی آیت اله خمینی را برای نشریات همان روز ایران برای مردم در میان می‌گذاشتیم.

شاید اگر مردم ایران بصورت گسترده از سال ۱۳۴۲ نه از طریق حکومت و عوامل حکومتی و عوامل درباری بلکه از سوی روشنفکران و نویسندگان متعهد اطلاع پیدا می‌کردند که منظور آیت‌الله خمینی از حکومت اسلامی چیست، ما در شرایط کنونی اینجا که ایستاده‌ایم نبودیم و مردم با آگاهی و اطلاع وارد آن مطالبات سیاسی خود می‌شدند، بدون آن که تقاضای حکومت اسلامی را بپذیرند و آن را تبدیل به یک شعار همگانی کنند.