1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«روش مسلحانه؛ نتیجه نبود فضای دموکراتیک»

۱۳۹۰ مرداد ۱۰, دوشنبه

دو هفته ‌از آغاز دور جدید حملات سپاه پاسداران به قندیل در کردستان عراق می‌گذرد، جایی که جمهوری اسلامی مدعی است مقر اصلی گروه پژاک است. اما گفته می‌شود که پژاک تنها یک بهانه است. "همن سیدی" از اهداف اصلی این حمله می‌گوید.

https://p.dw.com/p/128Rb
عکس: AP

«استخوانی در گلوی جمهوری اسلامی» این اصطلاحی است که از سوی برخی تحلیلگران برای گروه پژاک عنوان می‌شود. گروهی که مدعی روش مبارزه مدنی است اما عملا در حال جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی است.

"همن سیدی" تحلیلگر سیاسی مقیم لندن معتقد است همانطور که ارتش سراپا مجهز ترکیه نتوانست راه حل نظامی برای گروه پ.ک.ک. پیدا کند، سپاه پاسداران هم نمی‌تواند از طریق نظامی بر پژاک پیروز شود.

او می‌گوید حتی بر فرض محال نابودی پژاک، باز هم مسئله کردستان حل نخواهد شد.

این فعال سیاسی همچنین از اهداف اصلی جمهوری اسلامی در حملات متعدد به خاک کردستان عراق می‌گوید و از جمله به ارسال پیام به دولت ترکیه اشاره می‌کند برای همدستی احتمالی به منظور سرکوب کردها.

بشنوید: گفت و گو با همن سیدی

دویچه‌وله: آقای سیدی! حملات جدید سپاه پاسداران ایران به گروه پژاک و خاک کردستان عراق از آنجایی شروع شد که یک مقام نظامی ایران مدعی شد که حکومت اقلیم کردستان سیصد هزار هکتار زمین در اختیار پژاک گذاشته. البته این ادعا از سوی اقلیم کردستان رد شد. ولی در هرحال ایران معتقد است که این گروه تروریست است و اعلام جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی کرده و در هر جا که باشد، جمهوری اسلامی برای دفاع از خودش می‌تواند به آن حمله کند. پاسخ شما به این استدلال چیست؟

همن سیدی: این ادعا همانطور که شما فرمودید، رد شده. ولی متقابلاً اثبات هم نشده است. هیچ گاه جمهوری اسلامی نتوانست مدرک یا سندی ارائه دهد که چنین چیزی صحت دارد و این مقام نظامی هم هیچ گاه نامش منتشر نشد. برای این که بعدها مجبور نباشد جوابگو باشد. این چیز جدیدی نیست. تحول جدیدی در منطقه صورت نگرفته است. فقط یک اقدامی بود که به دلایلی غیر از موضوع خود پژاک، جمهوری اسلامی می‌خواست با یک عملیات مانور مانند، یکسری کارها را انجام دهد، یکسری اعمال را در مورد قدرت خودش نمایش دهد و بتواند پیام‌هایی را به نیروهای منطقه، به کشورهای منطقه، به دولت مرکزی بغداد، به دولت کردستان و همچنین به آنکارا بفرستد. به نظر من رویداد خاصی روی نداده بود که این مسائل شروع شد.

ولی این بار اول نیست که این حملات صورت می‌گیرد. حداقل چهار پنج سالی هست که جمهوری اسلامی هرچند یکبار این حملات را انجام می‌دهد. این بار شما می‌گویید که بهانه این بوده. فکر می‌کنید علت اصلی که جمهوری اسلامی این کار را می‌کند چیست؟ عده‌ای معتقدند که هدف اصلی کردهای ایران هستند و یکجور زهرچشم گرفتن از آن‌ها. نظر شما چیست؟

یکی از هدفهایش می‌تواند این باشد. همان طور که گفتم، می‌خواهد پیام‌هایی را بفرستد. مثلا می‌خواهد برای آنکارا پیام مثبت بفرستد که اگر آمادگی داشته باشید، می‌توانیم مشترکاً علیه نیروهای کرد در قندیل اقدام کنیم. یک پیام می‌خواهد بفرستد برای بغداد که بگوید حالا آمریکایی‌ها دارند می‌روند، ولی من کماکان هستم. ضمن این که می‌خواهد تحولات اخیر بغداد را هم رصد کند و واکنش اقدامات خود را ببیند. الان دولت بغداد هم مشکلاتی دارد. یکی در ارتباط با نزاعی است که جدیداً بین جناح آقای مالکی و آقای علاوی درگرفته و ممکن است معادلات سیاسی را تغییر دهد. همچنین قرار است دولت بغداد به‌عنوان دولت فدرال کمی کوچک شود، تعداد وزارت‌ها و هیئت دولت کوچک شود. جمهوری اسلامی می‌خواهد ببیند که چه اندازه می‌تواند بر سیاست‌های این دولت کوچک‌شده مؤثر باشد. جدیداً هم که دوباره کارت غرامت جنگی را رو کرده‌اند. آقای میهمان‌پرست دیروز اعلام کرد که موضوع غرامت جنگی ایران و عراق هنوز در حال پیگیری است، موضوعی که قبلاً کلاً فراموش کرده بودند. می‌خواهم بگویم این اقدام نظامی جمهوری اسلامی چند منظوره است. برای یک هدف مشخص نیست. اما در کل می‌توان نتیجه گرفت که حداقل تاکنون، حالا در درازمدت را نمی‌دانم، اما تاکنون به این اهدافی که می‌خواسته، نرسیده است.

دولت ایران دیروز اعلام کرده‌که ارتش عراق باید نیروهایش را در مرز ایران و اقلیم کردستان مستقر کند و تا زمان استقرار نیروهای دولت مرکزی عراق، سپاه به عملیات انهدامی خودش علیه پژاک ادامه می‌دهد. آیا این خواست به نظر شما منطقی است؟

همن سیدی می‌گوید هدف اصلی جمهوری اسلامی از حمله به اقلیم کردستان، ارسال پیام به کشورهای منطقه به خصوص عراق و ترکیه است
همن سیدی می‌گوید هدف اصلی جمهوری اسلامی از حمله به اقلیم کردستان، ارسال پیام به کشورهای منطقه به خصوص عراق و ترکیه استعکس: Seyedi

دولت مرکزی و پارلمان فعلی بغداد این حملات را هم محکوم کرده و هم از جمهوری اسلامی خواسته متوقفش کند. اما این که در دل سیاست‌مداران بغداد چه می‌گذارد، واقعاً نمی‌شود به راحتی تشخیص داد. فقط این را می‌دانم که اکنون که خصومت سابق بین منطقه‌ی کردستان و کل حکومت عراق به دلایل متعددی عوض شده، الان احساس می‌کنند که یک سرنوشت مشترکی برای کل عراق است و در قبال این سرنوشت مشترک یک مسئولیت مشترک نیز دارند. پس دولت بغداد نمی‌تواند در مورد آنچه در مرزهای کردستان روی می‌دهد بی‌تفاوت باشد. این ادعا کاملاً به نظر من غیرمنطقی‌ست که قرار باشد نیروهای عراق بیآیند در منطقه‌ی مرزی مستقر شوند. چون نیروی مرزی آنجا مستقر هست و متعلق به حکومت منطقه‌ای کردستان است و موقعیتی هم که نیروهای پژاک در آنجا دارند، هیچ گاه به دولت مرکزی ربطی نداشته است. یعنی نه تنها اکنون که یک دولت نسبتاً ائتلافی در بغداد حاکم است، حتی آن دوران قبل از جنگ، دوران اوج اقتدار صدام حسین که بدون اجازه‌ی بعثی‌ها پرنده هم در آن مناطق نمی‌توانست پر بزند، بازهم منطقه‌ی قندیل یک منطقه‌آزاد بود که تحت کنترل دولت مرکزی نبود. پس این توقع، توقع زیادی است و جمهوری اسلامی هم می‌داند که بغداد هیچ گاه نمی‌تواند قندیل را تحت کنترل خودش درآورد. او فقط می‌خواهد از آن به‌عنوان یک ابزار و به‌عنوان یک کارت برنده استفاده کند.

موضع دولت خودمختار کردستان در قبال پژاک چیست؟ شما در یکی از مقالات‌تان گفته بودید که یکی از نکات مثبت اقلیم کردستان این است که همه‌ی احزاب، احزاب چپ و اسلامی و دموکرات، درکنارهم آنجا پایگاه دارند. آیا این شامل گروه مسلح پژاک هم می‌شود؟

خیر شامل پژاک نمی‌شود. پژاک در خاک کردستان عراق هیچ پایگاه یا دفتر یا نمایندگی و یا مقری ندارد. این که من گفتم، در ارتباط با اولاً خود فضای سیاسی کردستان عراق است که آنجا طیف‌های مختلف سیاسی آزادانه فعالیت دارند. حتی طیف‌های اپوزیسیون مخالف حاکمیت هم آنجا فعالیت دارند، به صورت اپوزیسیون قانونی هستند. هم در پارلمان و هم در فضای رسانه‌ها و برخوردشان هم آزادانه و فعال است. در مقابل این آزادی البته امنیت هم هست. یعنی توانسته‌اند امنیت را هم به‌خوبی برخلاف مناطق مرکزی و جنوبی عراق برقرار کنند. اما این شامل پژاک نمی‌شود. شامل یکسری احزاب کرد ایران می‌شود، مثل حزب دموکرات یا دو حزب کومله که آنجا برای خودشان رسماً نمایندگی دارند، دفتر دارند و قواعد بازی سیاسی را در کردستان عراق پذیرفته‌اند. اما پژاک هیچ مقر یا پایگاه خاصی در کردستان عراق ندارد.

پس به این ترتیب یک گروه مسلح نظامی آنجاست که شما می‌گویید به‌عنوان یک حزب رسمی که دفتر داشته باشد هم نیست و حالا به بهانه‌ی آن گروه، به خاک کردستان عراق حمله‌ی نظامی صورت گرفته. چرا دولت کردستان عراق، در قبال این مسئله هیچ موضع‌گیری روشن و شفافی نمی‌کند یا هیچ عکس‌العملی نشان نمی‌دهد؟

این تذکر به پژاک داده شده. ضمن این که باید بگویم به همین نحوی که دولت مرکزی قدرت اعمال نفوذ بر قندیل را ندارد، حکومت کردستان هم همین قدرت را ندارد. یعنی منطقه‌ی قندیل برای دولت خود مختار کردستان هم منطقه‌ای غیرقابل کنترل است. اما در مورد ایران، چرا، واکنش نشان دادند. هم سخنگوی دولت کردستان اعتراض کرد، هم پارلمان کردستان بسیار تند و جدی موضع گرفته. جامعه مدنی کردستان هم همین دیروز در خبرها بود که ۲۳ سازمان صنفی و مدنی و تشکل‌های سیاسی رسماً در اعلامیه‌ای مشترک این اقدامات ایران را محکوم کرده‌اند. ضمناً از لابی خودشان در بغداد هم استفاده می‌کنند. می‌دانید که وزیر خارجه عراق آقای هوشیار زیباری از اعضای رهبری حزب دموکرات کردستان عراق هم هست و او هم اقداماتی را انجام داده و به صورت رسمی علیه اقدامات جمهوری اسلامی اعتراض کرده است.

و نظر مردم کردستان چیست؟ گفته می‌شود که پژاک علی‌رغم این که یک گروه مسلح است، در اقلیم کردستان از محبوبیت بالایی برخوردار است. آیا این درست است؟

تا اندازه‌ای بله. به خاطر حمایت‌هایی که از آن می‌شود، این نیروهای جوانی که به پژاک می‌پیوندند، از جاهای مختلف یا از اقصا نقاط دنیا که نیآمده‌اند، همین مردم کردستان هستند که جوان‌های‌شان به آنجا می‌روند. البته آن هم بخش زیادش بیشتر به خاطر عملکرد منفی جمهوری اسلامی است و این که جمهوری اسلامی هیچ مجالی برای فعالیت‌های مدنی و دموکراتیک نگذاشته است. شما تصور کنید، یک فعال مدنی مثل آقای صدیق کبودوند که هیچ گونه اقدامی نه تنها نظامی که حتی می‌شود گفت سیاسی هم انجام نمی‌داد و فقط در چارچوب حقوق بشر فعالیت می‌کرد، به یازده سال زندان محکوم می‌شود و چه برخوردهای زشتی که با اعضای سازمان حقوق بشر کردستان صورت گرفت. پس همه این‌ها تنها یک کانال را باز می‌گذارد برای این که مثلاً جوان‌های کرد بتوانند اعتراض‌شان را علنی کنند و شماری هم جذب این تشکل می‌شوند.

این طور که از صحبت‌های شما متوجه شدم، پژاک گروهی است که نه حکومت خودمختار اقلیم کردستان از آن طرفداری می‌کند، نه حکومت مرکزی بغداد، و ایران هم که آن را دشمن مسلح خودش می‌داند. فکر می‌کنید نتیجه‌ی این جنگ نابرابر چه خواهد شد؟

نتیجه‌اش مطمئناً آن نخواهد بود که خواسته‌ی جمهوری اسلامی است. ببینید عین این کار به مدت یک ربع قرن، بیش از ۲۵ سال توسط ارتش ترکیه در مورد حزب کارگران کردستان اعمال شد، و بعد از ۲۵ سال تازه به اینجا رسیدند که فقط ارتش یک میلیونی ترکیه را تحقیر کردند. یعنی ارتش ترکیه که به مراتب از سپاه ایران قوی‌تر است، از حمایت ناتو و تجهیزات آمریکایی هم برخوردار است، می‌بینیم که در برخورد با کردها، در برخورد با حزب کارگران کردستان واقعاً زمین‌گیر شد و الان دربه‌در دنبال یک راه حل سیاسی می‌گردند. در واقع می‌شود گفت مسیری را که ۲۵ سال پیش ارتش ترکیه شروع کرد و به نتیجه نرسید، تازه سپاه جمهوری اسلامی می‌خواهد شروع کند و مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید. تازه به فرض اگر موفق شوند پژاک را هم از بین برند، که یک فرض بسیار دور و بعید است، باز اصل مسئله سرجای خود می‌ماند. بگذارید اینجا یک تاریخچه عرض کنم. قبل ازانقلاب تنها جریان سیاسی که خواسته‌های کردها را نمایندگی می‌کرد، حزب دموکرات کردستان ایران بود که حکومت پادشاهی با تمام وجود سعی می‌کرد آن را سرکوب کند و نشد. بعد از انقلاب کومله هم به آن اضافه شد. این‌بار خواستند هر دو را سرکوب کنند، باز موفق نشدند. حالا این بار پژاک هم اضافه شده است. اگر به فرض بتوانند پژاک را هم مسکوت یا منفعل کنند، مطمئن باشید باز جریان دیگری شروع می‌شود. پس این معضلی نیست که از طریق اقدامات سپاهی یا هر گونه اقدام نظامی راه حلی داشته باشد. مسئله‌ی کرد را می‌شود فقط در چارچوب حل مسائل دموکراتیک در ایران یک راه حل برایش یافت.

برخی از تحلیلگران و ناظران سیاسی معتقدند که اگر پژاک اسلحه‌ی خودش را زمین بگذارد و اعلام کند که دیگر جنگ مسلحانه‌ای با جمهوری اسلامی ندارد، این قضیه می‌تواند حل شود. نظر شما در این مورد چیست؟

فکر نمی‌کنم. چون مشابه این اقدام را ۱۵ سال پیش در مورد دو حزب دیگر کرد، حزب دموکرات کردستان ایران و کومله انجام دادند، ولی منجر نشد به این که جمهوری اسلامی حقوق کردها را تأمین کند یا حتی تحولی در موقعیت سیاسی یا حقوق شهروندی کردها ایجاد شود. من به این خوشبین نیستم، ضمن این که به اقدامات پژاک هم متقابلاً زیاد امیدوار نیستم، تنها چیزی است که می‌تواند مسئله‌ی کرد را حاد و گرم نگه دارد. متقابلاً آنها هم نمی‌توانند از طریق مبارزه‌ی مسلحانه به تمام خواسته‌های‌شان برسند. به نظر من فقط در یک فضای دموکراتیک می‌شود راه‌حلی برای این معضل پیدا کرد. فضایی که الان وجود ندارد.

مصاحبه‌گر: میترا شجاعی
تحریریه: عباس کوشک جلالی